۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۴, سه‌شنبه

رای به مشایی، رای به آینده ایران است

راهی که ایران در آن قرار گرفته است، سرانجام خوب و روشنی دارد. تنها شرط آن این است که به خشونت کشیده نشود و دوباره کنترل اوضاع به دست "روشنفکران" فلفلی مزاج و مسلسل به دستی، که پیوسته هوس براه انداختن انقلاب را در سر خود می پرورانند، نیفتد.

ملت ایران با تجربه یک انقلاب شوم در کمتر از چهل سال و درس هایی که از این تغییر رادیکال گرفته است، پتانسیل آن را دارد که آرام، گام به گام و حساب شده خود را به اهدافش نزدیکتر کند.

راهی که گروه مشایی-احمدی نژاد در پیش گرفته است یا به بیان بهتر، راهی که ملت ایران پیش پای گروه مشایی-احمدی نژاد گذاشته است، راهی است که سرانجام به نتیجه می رسد.

انقلاب شوم است! آن را از سرمان به در آوریم و به جای آن خرد خود را به کار بگیریم و بنگریم کدام نیروها در حاکمیت، ما را به اهدافمان نزدیکتر می کنند، کدام نیروها بدنبال گسترش فرهنگ آخوندی هستند و کدام نیروها در برابر آنها ایستاده اند و سخن از فرهنگ و مکتب ایرانی می زنند.

اگر مشایی به ریاست جمهوری برسد، کارهای ناتمام احمدی نژاد ادامه خواهند یافت:

● دست دزدان دانه درشت از جمله هاشمی رفسنجانی و برادران فاسد و رانتخوار لاریجانی کوتاه خواهد شد،

● نهاد ولایت فقیه (منظور شخص آقای علی خامنه ای نیست!) به کنترل قانون در خواهد آمد.

● گفتگوی مستقیم و بدون واسطه با آمریکا بر پایه احترام متقابل آغاز خواهد شد.

● آزادی های شخصی (از جمله حجاب اختیاری و برداشتن گشت های ارشاد) گسترش خواهد یافت.

● با سیستماتیک کردن برنامه یارانه ها و سازگار نمودن آن با قوانین علمی دانش اقتصاد، مدلی از آنچه هم اکنون در اروپا وجود دارد در ایران پیاده خواهد شد و عدالت اقتصادی-اجتماعی رو به گسترش خواهد گذاشت.

● با تکیه بر شعارهای میهن پرستانه و ارزش دادن به تاریخ و فرهنگ ایرانی، از آن به عنوان ابزاری موثر برای یکپارچه کردن ملت استفاده خواهد شد.

● با ایجاد رابطه بنیادین با پاره های جدا شده (کرده) از مام میهن و برقراری پیوندهای گسترده اقتصادی-اجتماعی با کشورهای پارسی زبان از جمله تاجیکستان و افغانستان، پایه های یک اتحادیه پارسی زبان در منطقه گذاشته خواهد شد.

و کارهای دیگری از این دست که شوربختانه، به دلایل گوناگون از جمله آشوب های سال ٨٨ به نتیجه نرسیدند.

هم میهنان گرامی،

گول کسانی که دم از تحریم انتخابات زده و نقشه به آشوب کشاندن کشور را در سر می پرورانند، را نخوریم!
خشونت و آشوب تا کنون هیچ ملتی را به آزادی و پیشرفت نرسانده است که ملت ایران دومی اش باشد.

آنهایی که تبلیغ می کنند با خشونت و با به راه انداختن آشوب هایی مانند آشوب ١٣٨٨ می توانند کشور را به آزادی و پیشرفت برسانند، یا نمی دانند چه می گویند و یا می دانند و کاسه ای زیر نیم کاسه اشان است. آخر اگر خشونت می توانست ملتی را به پیشرفت و آزادی برساند، که ملت لیبی و سوریه را به خوشبختی می رساند!
این یک دروغ آشکار است! خشونت نه تنها کمکی به پیشرفت ملت ها نمی کند، بلکه با سوزاندن تر و خشک با هم، سبب می شود که زندگی مردم از آن چه که هست بدتر هم بشود.

هم میهنان گرامی،

انقلاب شوم است! آن را از سرمان به در آوریم و به جای آن خرد خود را به کار بگیریم و بنگریم کدام نیروها در حاکمیت، ما را به اهدافمان نزدیکتر می کنند، کدام نیروها بدنبال گسترش فرهنگ آخوندی هستند و کدام نیروها در برابر آنها ایستاده اند و سخن از فرهنگ و مکتب ایرانی می زنند.

بر ماست که آگاهانه در انتخابات شرکت نموده و با دادن رای به کسانی که ایران و فرهنگ ایرانی را بزرگ می دارند، راه را برای پیشرفت و آبادانی کشور خود هموار سازیم.

بر ماست که با پشتیبانی از گروه مشایی-احمدی نژاد در برابر آخوندها، یک گام دیگر به آینده روشنی که ایران دوست داشتنی در انتظار آن است، نزدیکتر شده و آتش امید را در این سرزمین اهورایی، فروزانتر گردانیم!

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

________________________
____________________________________________________

Ray be Mashāyi, ray be āyandeye Irān ast

Rāhi ke Irān dar ān qarār gerefte ast, saranjāme khub va roushani dārad. Tanhā sharte ān in ast ke be khoshunat keshide nashavad va dobāre kontorole ouzā be daste “roushanfekrāne” felfelimazāj va mosalsal be dasti ke peyvaste havase be rāh andākhtane enqelāb rā dar sare khod miparvarānand, nayoftad.

Mellate Irān bā tajrobeye yek enqelābe shum dar kamtar az chehel sāl va darshāyi ke az in taghyire rādikāl gerefte ast, potānsiyele ān rā dārad ke ārām, gām be gām va hesāb shode khod rā be ahdāfash nazdiktar konad.

Rāhi ke goruhe Mashāyi-Ahmadineĵād dar pish gerefte ast, yā be bayāne behtar, rāhi ke mellate Irān pishe pāye goruhe Mashāyi-Ahmadineĵād gozāshte ast, rāhi ast ke saranjām be natije miresad.

Enqelāb shum ast! Ān rā az saremān be dar āvarim va be jāye ān kherade khod rā be kār begirim va bengarim kodām niruhā dar hākemiyat, mā rā be ahdāfemān nazdiktar mikonand, kodām niruhā be donbāle gostareshe farhange ākhundi hastand va kodām niruhā dar barābare ānhā istādeand va sokhan az farhang va maktabe Irāni mizanand.

Agar Mashāyi be riāsate jomhuri beresad, kārhāye nātamāme Ahmadineĵād edāme khāhand yāft:

● Daste dozdāne dānedorosht az jomle Hāshemi Rafsanjāni va barādarāne fāsed va rāntkhāre Lārijāni kutāh khāhad shod.

● Nahāde Velāyate Faqih (manzur shakhse āqāye Ali Khāmeneyi nist!) be kontorole qānun dar khāhad āmad.

● Goftoguye mostaqim va bedune vāsete bā Āmrikā, bar pāyeye ehterāme motaqābel āghāz khāhad shod.

● Āzādihāye shakhsi (az jomle hejābe ekhtiāri va bardāshtane Gashthāye Ershād) gostaresh khāhad yāft.

● Bā sistemātik kardane barnāmeye Yārānehā va sāzgār nemudane ān bā qavānine elmiye dāneshe eqtesād, modeli az ānche hamaknun dar Urupā vojud dārad dar Irān piāde khāhad shod va edālate eqtesādi-ejtemāyi ru be gostaresh khāhad gozāsht.

● Bā takiye bar shoārhāye mihanparastāne va arzesh dādan be tārikh va farhange Irāni, az ān be onvān abzāri moasser barāye yekpārche kardane mellat estefāde khāhad shod.

● Bā ijāde rābeteye bonyādin bā pārehāye jode shode (karde) az māme mihan va barqarāriye peyvandhāye gostardeye eqtesādi-ejtemāyi bā keshvarhāye Pārsizabān az jomle Tājikestān va Afghānestān, pāyehāye yek ettehādiyeye Pārsizabān dar mantaqe gozāshte khāhad shod.

Va yā kārhāye digari az in dast ke shurbakhtāne be dalāyele gunāgun az jomle āshubhāye sāle 88 be natije naresidand.

Hammihanāne gerāmi,

Gule kasāni ke dam az tahrime entekhābāt zade va naqsheye be āshub keshāndane keshvar rā dar sar miparvarānand, rā nakhorim! Khoshunat va āshub tā konun hich mellati rā be āzādi va pishraft naresānde ast ke mellate Irān dowomiyash bāshad.

Ānhāyi ke tabligh mikonand bā khoshunat va bā be rāh andākhtane āshubhāyi mānande āshube 1388 mitavānand keshvar rā be āzādi va pishraft beresānand, yā namidānand che miguyand va yā midānand va kāseyi zire nimkāseshān ast.
Ākher agar khoshunat mitavānest mellati rā be pishraft va āzādi beresānad, ke mellate Libi va Suriye rā be khoshbakhti miresānd!
In yek dorughe āshkār ast! Khoshunat na tanhā komaki be pishrafte mellathā namikonad, balke bā suzāndane taro khoshk bā ham, sabab mishavad ke zendegiye mardom az ānche ke hast, badtar ham beshavad.

Hammihanāne gerāmi,

Enqelāb shum ast! Ān rā az saremān be dar āvarim va be jāye ān kherade khod rā be kār begirim va bengarim kodām niruhā dar hākemiyat, mā rā be ahdāfemān nazdiktar mikonand, kodām niruhā be donbāle gostareshe farhange ākhundi hastand va kodām niruhā dar barābare ānhā istādeand va sokhan az farhang va maktabe Irāni mizanand.

Bar māst ke āgāhāne dar entekhābāt sherkat nemude va bā dādane ray be kasāni ke Irān va farhange Irāni rā bozorg midārand, rāh rā barāye pishraft va ābādāniye keshvare khod hamvār sāzim.

Bar māst ke bā poshtibāni az goruhe Mashāyi-Ahmadineĵād dar barābare ākhundhā, yek gāme digar be āyandeye roushani ke Irāne dust dāshtani dar entezāre ān ast, nazdiktar shode va ātashe omid rā dar in sarzamine Ahurāyi foruzāntar gardānim!

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!

0 comments:

ارسال یک نظر