۱۳۸۹ بهمن ۱۳, چهارشنبه

انقلاب ها و انقلاب سازها

آتش انقلاب در منطقه خاور میانه
چندی است که در کشورهای گوناگون عربی از تونس گرفته تا یمن شورش مردم و بویژه جوانان آغاز شده است. این جنبش ها تا کنون به سرنگونی رییس جمهور تونس منجر شده و بنظر می رسد که دولت مصر کاندیدی بعدی باشد. در اینترنت مقایسه های بسیاری میان اعتراضات سال ۸۸ در ایران و جنبش های کنونی شده است. مقایسه نادرست میان کشور و ملتهایی که دارای شرایط اقتصادی و اجتماعی گوناگون هستند سرانجام به یک نتیجه گیری نادرست نیز می انجامند.

شرایط امروز مصر مانند ایران سی سال پیش و نه ایران امروز است. آنچه که در قاهره می گذرد بیشتر به تهران سی سال پیش می ماند تا تهران امروز. آینده این را نشان خوهد داد که این انقلاب ها سرانجام به سود مردم این کشورها بوده اند یا نه ولی شباهت آنها به انقلاب ایران و دودوزه بازی های غربی ها نشان از آن دارد که این ملت ها نیز مانند ما به بازی گرفته شده اند.

زمینه های اقتصادی این انقلاب ها را سازمانهای جهانی مانند صندوق پول آماده می کنند. نتیجه سیاستهای تحمیلی چنین سازمانهایی این می شود که انبوهی از روستاییان بویژه جوانان به شهرهای بزرگ مهاجرت کرده و به روزمزدی می پردازند. سازمانهای اسلامی در این جوانان نفوذ نموده و بستر تبلیغاتی انقلاب را در میان جوانان آماده می سازند. از سوی دیگر عناصر نفوذی در دولت و سازمانهای دولتی نیز آغاز به کارشکنی کرده و با گسترش دادن فساد اداری، ناخرسندی را در میان مردم افزایش می دهند.

آرتش این گونه کشورها که از هر ارگان دیگری به غرب نزدیکتر است، را نیز از مدتها پیش آماده کرده و قره باغی ها، مقدم ها و فردوست ها را به حال آماده باش درآورده اند. سران دولت ها را نیز در یک حالت انفعال و دودلی قرار داده و توانایی تصمیم گیری را از آنان سلب می کنند. این افراد که بیشتر دست پرورده خود غرب هستند و یا دارای روابط بسیار نزدیکی با غرب می باشند، بدلیل واکنش های مختلف و متضاد غرب دچار سرگیجه و فلج می شوند. تنها چیزی که می تواند آنها را در این شرایط حساس یاری دهد، احساس میهن پرستی راستین است ولی بیشتر آنها دارای این ویژگی نبوده و حتی بویی از آن نبرده اند. به همین دلیل نیز نمی توانند رویدادها را بدرستی تجزیه و تحلیل کرده و برای آن چاره ای بیاندیشند که هم به سود ملت بوده و هم از فروپاشی کشور جلوگیری کند.

متخصصان انقلاب سازی، در همین زمان با یاری گرفتن از عناصر دارای نفوذ در اقتصاد کشور مانند کارخانه داران، زمینه بیکاری گسترده را فراهم کرده و انبوه جوانان بیکار را به بشکه باروتی تبدیل می نمایند که هر لحظه آماده انفجار است. تنها یک جرقه کافی است. فرقی هم نمی کند که مقاله یک روزنامه باشد یا خودسوزی یک جوان دستفروش. در این مرحله پیش بردن انقلاب دیگر دردسر چندانی ندارد. تنها کافی است که از راه رسانه های جهانی، جوانان این کشور را بیشتر و بیشتر به آتش زدن خانه و کاشانه خود تشویق و تحریک کرد. کسی هم از خود نمی پرسد که سرانجام به کجا خواهند رسید. احساسات آنقدر برانگیخته شده که دیگر به کسی اجازه به کار گیری خردش را نمی دهد.

پروژه اسلامیزه کردن منطقه که بدست جیمی کارتر آغاز شد و ملت ایران را به روز سیاه نشاند، بدون وقفه ادامه دارد. با این تفاوت که آنها دریافته اند که ملت ایران دیگر زیر بار اسلام نخواهند رفت. آنها برای پیشبرد اهداف سیاسی خود و ایجاد موازنه در برابر قدرت های تازه از جمله چین، روسیه و برزیل، به حکومت های اسلامی جدیدی نیاز دارند که حاضر باشند بدون اراده به ساز آنها در منطقه برقصند. در این راه تا آنجا که امکان داشته باشد ترکیه را مدل قرار خواهند داد.

حزب دمکرات آمریکا خواهان به قدرت رساندن اخوان المسلمین در مصر است. ولی حسنی مبارک و برخی از سران ارتش با اینکه خود سالها توسط غرب پشتیبانی می شدند، نمی خواهند زیر بار این خیانت بزرگ به کشورشان بروند، آخر آنها مانند خمینی، خامنه ای، رفسنجانی، بهشتی، مطهری، بنی صدر، یزدی، رجوی، کیانوری، قره باغی، مقدم، فردوست و دهها جهان وطن مزدور دیگر نیستند که هیچ احساسی نسبت به کشورشان نداشته باشند. شاگردان کارتر دارند با این وسیله از آنها زهر چشم می گیرند.

دور دیگری از شطرنج سیاسی در منطقه آغاز شده است. یکی دو دهه آینده، اسلام خشن طالبانی جای خود را به اسلام ترکی خواهد داد. غرب تا آنجا که امکان داشت ازاسلام طالبانی برای پیشبرد سیاست هایش بهره گرفته است. اکنون نوبت اسلام ترکی است. شرایط تازه این امکان را به ملت ایران می دهد تا به سمت یک حکومت ملی گام بردارد. حکومتی که نه ساخته و پرداخته متخصصان انقلاب سازی، بلکه نتیجه آگاهی ملت ایران به اهداف ملی خود بوده و بر پایه میهن پرستی، آشتی ملی و سپس دمکراسی ساخته شده باشد.

ملت ایران اکنون بهتر از هر زمان دیگری می داند که چه دستهایی خمینی را بر سر کار آوردند و چه کسانی بهشتی، مطهری، خامنه ای، رفسنجانی، لاریجانی، جنتی و دیگر جهان وطنان ضد ایرانی را به آنان قالب کردند. آنها دیگر به آسانی گول نمی خورند. جانشینان آقای کارتر باید روزی خود را جای دیگری جستجو کنند. ایرانی ها دیگر به اندازه کافی کشیده اند، نوبتی هم که باشد، نوبت دیگران است.

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

________________________
____________________________________________________

Enqelābhā va enqelābsāzhā

Ātashe enqelāb dar mantaqeye Khāvare Miāne
Chandi ast ke dar keshvarhāye gunāgune Arabi az Tunes gerefte tā Yaman shureshe mardom va beviĵe javānān āghāz shode ast. In jonbeshhā tā konun be sarneguniye raisjomhure Tunes monjar shode va be nazar mirasad ke doulate Mesr kāndidāye baadi bāshad. Dar internet moqāyesehāye besyāri miāne eeterāzāte sāle 88 dar Irān va jonbeshhāye konuni shode ast. Moqāyesehāye nādorost miāne keshvar va mellathāyi ke dārāye sharāyete eqtesādi va ejtemāyiye gunāgun hastand saranjām be yek natijegiriye nādorost niz mianjāmand.

Sharāyete emruze Mesr mānande Irāne si sāle pish va na Irāne emruz ast. Ānche ke dar Qāhere migozarad bishtar be Tehrāne si sāle pish mimānad tā Tehrāne emruz. Āyande in rā neshān khāhad dād ke in enqelābhā be sude mardome in keshvarhā budeand yā na, vali shabāhate ānhā be enqelābe Irān va doduze bāzihāye Ghārbihā neshān az ān dārad ke in mellathā niz mānande mā be bāzi gerefte shodeand.

Zaminehāye eqtesādiye in enqelābhā rā sāzmānhāye jahāni mānande Sanduqe Pul āmāde mikonand. Natijeye siāsathāye tahmiliye chonin sāzmānhāyi in mishavad ke anbuhi az rustāyiān beviĵe javānān be shahrhāye bozorg mohājerat karde va be ruzmozdi mipardāzand. Sāzmānhāye Eslāmi dar in javānān nofuz nemude va bastare tablighātiye enqelāb rā dar miāne javānān āmāde misāzand, Az suye digar anāsore nofuzi dar doulat va sāzmānhāye doulati niz āghāz be kārshekani karde va bā gostaresh dādane fesāde edāri, nākhorsandi rā dar miāne mardom afzāyesh midahand.

Ārteshe in gune keshvarhā ke az har orgāne digari be Gharb nazdiktar ast, rā niz az moddathā pish āmāde karde va Qarabāghihā, Moqaddamhā va Fardusthā rā be hāle āmādebāsh darāvardeand. Sarāne doulathā rā niz dar yek hālate enfaāl va dodeli qarār dāde va tavānāyiye tasmimgiri rā az ānhā salb mikonand. In afrād ke bishtar dast parvardeye khode Gharb hastand va yā dārāye ravābete besyār nazdiki bā Gharb mibāshand be dalile vākoneshhāye mokhtalef va mottazāde Gharb dochāre sargije va falaj mishavand. Tanhā chizi ke mitavānad ānhā rā dar in sharāyete hassās yāri dahad, ehsāse mihanparastiye rāstin ast, vali bishtare ānhā dārāye in viĵegi nabude va hattā buyi az ān nabordeand. Be hamin dalil niz namitavānand ruydādhā rā bedorosti tajziye va tahlil karde va barāye ān chāreyi biandishand ke ham be sude mellat bude va ham az forupāshiye keshvar jelougiri konad.

Motakhassesāne enqelābsāzi, dar hamin zamān bā yāri gereftan az anāsore dārāye nofuz dar eqtesāde keshvar mānande kārkhānedārān, zamineye bikāriye gostarde rā farāham karde va anbuhe javānāne bikār rā be boshkehāye bāruti tabdil minamāyand ke har lahze āmādeye enfejār ast. Tanhā yek jeraqqe kāfi ast. Farqi ham namikonad ke maqāleye yek ruznāme bāshad yā khodsuziye yek javāne dastforush. Dar in marhale pish bordane enqelāb digar dardesare chandāni nadārad. Tanhā kāfi ast ke az rāhe resānehāye jahāni, javānāne in keshvarhā rā bishtar va bishtar be ātash zadane khāne va kāshāneye khod tashviq va tahrik kard. Kasi ham az khod namiporsad ke saranjām be kojā khāhand rasid. Ehsāsāt ānqadr barangikhte shode ke digar be kasi ejāzeye be kārgiriye kheradash rā namidahad.

Proĵeye Eslāmize kardane mantaqe ke be daste Jimmy Carter āghāz shod va mellate Irān rā be ruze siāh neshānd, bedune vaqfe edāme dārad. Bā in tafāvot ke ānhā daryāfteand ke mellate Irān digar zire bāre Eslām nakhāhad raft. Ānhā barāye pishborde ahdāfe siāsiye khod va ijāde movāzene dar barābare qodrathāye tāze az jomle Chin, Rusiye va Berzil, be hokumathāye Eslāmiye jadidi niāz dārand ke hāzer bāshand bedune erāde be sāze ānhā dar mantaqe beraqsand. Dar in rāh tā ānjā ke emkān dāshte bāshad Torkiye rā model qarār khāhand dād.

Hezbe Demokrāte Āmrikā khāhāne be qodrat rasāndane Akhavān Almoslemin dar Mesr ast. Vali Hosni Mobārak va barkhi az sarāne ārtesh bā in ke khod sālhā tavassote Gharb poshtibāni mishodand, namikhāhand zire bāre in khiānate bozorg be keshvareshān beravand. Ākher ānhā mānande Khomeyni, Khāmeneyi, Rafsanjāni, Beheshti, Motahhari, Banisadr, Yazdi, Rajavi, Kiānuri, Qarabāghi, Moqaddam, Fardust va dahhā jahānvatane mozdure digar nistand ke hich ehsāsi nesbat be keshvareshān nadāshte bāshand. Shāgerdāne Carter dārand bā in vasile az ānhā zahre chashm migirand.

Doureye digari az shatranje siāsi dar mantaqe āghāz shode ast. Yeki do daheye āyande, Eslāme khashene Tālebāni jāye khod rā be Eslāme Torki khāhad dād. Gharb tā ānjā ke emkān dāsht az Eslāme Tālebāni barāye pishborde siāsathāyash bahre gerefte ast. Aknun noubate Eslāme Torki ast. Sharāyete tāze in emkān rā be mellate Irān midahad tā be samte yek hokumate melli gām bardārad. Hokumati ke na sākhte va pardākhteye motakhassesāne enqelābsāzi, balke natijeye āgāhiye mellate Irān be ahdāfe melliye khod bude va bar pāyeye mihanparasti, āshtiye melli va sepas demokrāsi sākhte shode bāshad.

Mellate Irān aknun behtar az har zamāne digari midānad ke che dasthāyi Khomeyni rā bar sare kār āvardand va che kasāni Beheshti, Motahhari, Khāmeneyi, Rafsanjāni, Lārijāni, Jannati va digar jahānvatanāne zedde Irāni rā be ānhā qāleb kardand. Ānhā digar be āsāni gul namikhorand. Shāgerdāne āqāye Carter bāyad ruziye khod rā jāye digari jostoju konand, Irānihā be andāzeye kāfi keshideand, noubati ham ke bāshad, noubate digarān ast.

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!

0 comments:

ارسال یک نظر