|
آرسنی یاتسنیوک نخست وزیر موقت اوکراین و جو بایدن معاون
رئیس جمهور آمریکا. آمریکایی ها چپ و راست به کییف می آیند
و به فاشیست ها درس و دستور می دهند.
|
هشدار: فرتورهای زیر تکان دهنده هستند. (+۱۸)
روز دوم ماه مه ۲۰۱۴ برابر با دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۳ در جریان درگیری هواداران و مخالفان دولت اوکراین، ساختمان سندیکای کارگری اودسا آتش گرفت.
مخالفان دولت که از آنها به عنوان "هواداران روسیه" نام برده می شود، کمی پیش از آن، در درگیری با راستگرایان مجهز به انواع و اقسام سلاحهای سرد و گرم، گریخته و به این ساختمان پناه برده بودند.
مخالفان دولت که در دام افتاده بودند و راه پس و پیش نداشتند تلاش می کردند که به هر وسیله ای، خود را به بیرون از ساختمان برسانند. برخی از آنها حتی خود را از پنجره ساختمان به بیرون پرتاب کردند که سرانجام خوبی هم نداشتند. آنها یا بیدرنگ در اثر شدت ضربه، جان دادند و یا در زیر مشت و لگد جنایتکاران راستگرا کشته شدند. آنهایی هم که در ساختمان گیر افتاده بودند، در آتش و دود سوختند و کشته شدند. آمار رسمی کشته شدگان چهل تا چهل و شش نفر اعلام شده است.
از همان آغاز پیدا بود که این رویداد شوم از پیش برنامه ریزی شده است. نه تنها تاخیر ماموران آتش نشانی، بلکه واکنش پرسش برانگیز واحدهای پلیس حاضر در صحنه نیز، نشان می داد که جنایتکاران راستگرا در حکومت مرکزی، روی این برنامه کار کرده و مقدمات آن را از پیش بخوبی چیده بودند.
بیشرمی حکومتگران فاشیست، زمانی به اوج خود رسید که آنها مدعی شدند، آتش سوزی ساختمان سندیکا، بدست خود مخالفان انجام گرفته است! البته از آموزش دیدگان مراکز سیاسی-نظامی ناتو انتظاری بیش از این هم، نمی توان داشت. وارونه جلوه دادن حقایق، به بخشی مهمی از سیاست خارجی غرب تبدیل شده است.
اکنون با رسانه ای شدن عکسها و ویدئوهای این رویداد شوم، بر همگان آشکار شده است که اعضای گروههای راستگرا از جمله "رایت سکتور" این ساختمان را به آتش کشیده و مخالفان دولت را در آتش سوزاندند. البته این عکسها، واقعیات دیگری را نیز آشکار می کند.
در برخی از این فرتورها، قربانی تنها از گردن به بالا نشانه سوختگی دارد. در برخی دیگر حتی لباس قربانی آتش نگرفه است. در جایی دیگر نشانه هایی از خونریزی شدید دیده می شود. در یکی دو مورد نیز، گردن قربانیان شکسته شده است.
به همین دلیل، برخی بر این باورند که جنایتکاران راستگرا پیش از آتش سوزی در ساختمان حضور داشته اند و برخی از مخالفان را کشته و سپس در ورودی ساختمان را به آتش کشیده اند تا بدین وسیله آثار جنایت خود را از بین ببرند. آنها حتی از زنان باردار هم نگذشتند!
فراموش نکنیم که روش هایی از جمله شکستن گردن و از کار انداختن حریف با استفاده از اسپری های آتشزا، از مواردی است که بیشتر توسط کماندوها به کار گرفته می شود.
در زیر فرتورهایی از این رویداد شوم آورده شده و توضیح داده می شود چرا این رویداد، تنها یک آتش سوزی اتفاقی نبوده است:
در آغاز، چادرهای متعلق به فدرالیست های هوادار روسیه، که در میدان روبروی ساختمان سندیکا برپا شده بودند، توسط اراذل و اوباش راستگرا به آتش کشیده می شوند.
فدرالیست ها، که تعداد بسیاری زن و کودک نیز در میان آنها دیده می شدند، از ترس فاشیست های راستگرا، به درون ساختمان پناه می برند. غافل از این که برخی از فاشیست ها در لباس فدرالیست، ب به درون ساختمان راه یافته و در طبقه همکف انتظار آنها را می کشند.
زمانی که به اندازه کافی فدرالیست در ساختمان پناه گرفته اند، طبق برنامه ریزی قبلی، درب های ورودی ساختمان به آتش کشیده می شود و راه را برای خروج از ساختمان می بندند. در اینجا فاشیست ها که از پیش آماده شده بودند، دست به به کشتار فدرالیست ها از جمله زنان و کودکانی می زنند که در تله گیر کرده بودند و راه پس و پیش نداشتند. بیشترین کشتار که شامل زنان و کودکان می شود در همین طبقه همکف انجام می گیرد.
تنها زمانی سروکله ماموران آتش نشانی پیدا می شود که در ورودی کاملا سوخته است. در این میان فاشیست های جانی، همان گونه که در دیگر فرتورها نیز دیده می شود، دیگر کار خودشان را کرده اند. دیگر کسی از آن زنان و کودکان زنده نیست که بخواهد ساختمان را ترک کند.
نقطه اصلی آتش سوزی، درب های ورودی ساختمان بود و همان گونه که در این فرتور نیز دیده می شود، تنها یک اتاق در این ساختمان پنج طبقه، دچار آتش سوزی شده بود.
چه کسی می تواند به این آسانی به پشت بام ساختمان مهمی مانند ساختمان سندیکا راه یابد؟ شاید آنهایی که از پیش، کلید درب های فولادی محافظ پشت بام را دریافت کرده بودند؟
اراذل و اوباش راستگرا، با بستن نوار سرخ بر بازو، خود را فدرالیست هوادار روسیه نشان می دادند. این فرتور دو فاشیست راستگرا در پشت بام را نشان می دهد که دارای این نوار بر بازوی خود هستند.
جسد سوخته در طبقه همکف، در نزدیکی درب های ورودی
چرا در طبقه های بالاتر که دچار آتش سوزی نشده بود، اجساد سوخته یافت می شدند؟
همان اجساد از زاویه دیگر:
پانل های چوبی، نرده های چوبی بر روی پله ها و ورق های نئوپان نسوخته اند!
بیضی آبی رنگ، باریکادی از میز، صندلی و کمد را نشان می دهد که اثری از آتش سوزی در آنها دیده نمی شود در حالی که اجساد کنار آن سرتاپا دچار آتش سوزی بوده اند. اصلا این باریکاد را چه کسانی ساخته بودند؟ آیا این باریکاد را اوباش راستگرا درست کرده بودند تا زنان و کودکان نتوانند از طبقه همکف که کشتار در آن در جریان بوده است، خود را به طبقات بالاتر رسانده و بدین وسیله خود را از دست آن جانوران وحشی نجات دهند؟
جسد برخی از زنان جابجا شده و از جایی که کشته شده بودند به جای دیگری انتقال یافته اند. آثار کشیده شدن جسد بر روی زمین پیداست. چه کس یا کسانی این کار را انجام دادند و چرا؟
سر این مرد، مورد هدف گلوله قرار گرفته است. با توجه به لکه بزرگی از خون که در کنار جسد دیده می شود، شلیک کننده از فاصله نزدیک به این شخص تیراندازی کرده است. به گونه ای که گلوله از جمجمه به بیرون زده است.
آیا توجه کرده اید که برخی از اجساد تنها از ناحیه سر و گردن دچار سوختگی شده اند؟ آیا به هنگام آتش سوزی، لباس آدم نیز دچار سوختگی نمی شود؟
آیا کسانی بر سر و روی این قربانیان مواد آتشزا ریخته و سپس آنها را به آتش کشیده اند؟ آیا زمانی که کسی دچار آتش سوزی، آن هم در سر و صورت می شود، عینکش در جای خود دست نخورده بجا می ماند؟ به دست و مچ های این اجساد نیز توجه کنید که تا مرز استخوان سوخته است!
در این فرتور و برخی از فرتورهای دیگر لکه های سپیدی بر روی زمین دیده می شوند که مربوط به پودر خاموش کننده ای است که فاشیست ها پس از مرگ قربانیان، برای ایمنی خود به کار می برده اند.
جسد یک مرد و زن جوان. آنها نه سوخته اند و نه دچار خفگی شده اند. نشانی هم از آتش سوزی در کف این اتاق دیده نمی شود. آنها به شیوه دیگری کشته شده اند. به احتمال بسیار کسی گردن آنها را شکسته است. آنهایی که آموزش این کار را دیده اند، می دانند چگونه باید آن را به کار بگیرند!
در طبقات دیگر نیز سنگر بندی شده بود. اثر خون بر روی کف اتاق و سر قربانی که کاملا سوخته است.
فاشیست های راستگرا می کوشیدند با بکارگیری ترفندهای گوناگون، خود را به شکل و لباس فدرالیست های هوادار روسیه درآورند. روشی آسان و موثر! گفته می شود که جنایتکاران فاشیست در جریان رویداد شوم اودسا، برای رد گم کردن، از روبان های سنت جرج که به رنگ سیاه و نارنجی است و نشانه فدرالیست های هوادار روسیه می باشد، استفاده کرده بودند.
جسد زنی در نزدیکی آسانسور در حالی که از کمر به پایین لخت است. به احتمال بسیار، قربانی ابتدا مورد تجاوز قرار گرفته و سپس با مواد آتشزا به آتش کشیده شده است.
این دو قربانی از ناحیه سر مورد شلیک قرار گرفته اند.
همان اجساد از نزدیک
دوباره همان داستان: سر و گردن قربانی سوخته ولی از گردن به پایین هیچ نشانی از آتش سوزی ندارد!
مردی با آثار چند گوله در ناحیه سر و صورت
همان جسد از نزدیک ...
تکان دهنده ترین فرتور! این خانم باردار، یکی از کارکنان ساختمان سندیکا بوده و گفته می شود که وظیفه نظافت اتاق ها و آبیاری گل ها را به عهده داشته است. این زن بیچاره را با سیم برق خفه کرده بودند. آن گونه که پیداست از خود نیز مقاومت نشان می داده است (شاید به دلیل احساسات مادرانه و به خاطر نجات کودکی که در شکم داشته است. گفته می شود که مادرها برای نجات کودکان خود دست به کارهایی می زنند که در حالت عادی حتی جرات اندیشیدن به آن را ندارند.)
در ویدئوی زیر می توان تلاش و تقلای این زن را شنید که با سر دادن فریادهای "به من کمک کنید!" به همراه جیغ های ممتد، از دیگران درخواست کمک و یاری می کند. (در 00:20)
درخواست یاری زن بارداری که به عنوان مستخدم در ساختمان سندیکا کار می کرده است. این زن باردار توسط جنایتکاران فاشیست با سیم برق خفه شد ...
... و قاتل او به احتمال بسیار شخصی است که با کادر سرخ رنگ نشان داده شده است.
این فرتور، که در آن قربانی، قاتل و محل جنایت دیده می شود را که یکی از فاشیست های اوکراینی پست کرده است و مضمون نوشته آن این است: "مامان را قربانی کردیم! افتخار به اوکراین!"
توضیح: واژه مامان که در این نوشته آمده است، اشاره ای است به اودسا که در نزد روسی زبانان با نام مستعار "مامان اودسا" مشهور است. در واقع مامان آینده (زن باردار خفه شده) و "مامان اودسا"، هردو را کشتند. همان گونه که اوکراین را نیز نابود کردند!
در این ویدئو یکی از شاهدان عینی می گوید که بیش از یکصد نفر در ساختمان سندیکای کارگری کشته شده اند. (با زیرنویس انگلیسی)
پی نوشت:
تعداد واقعی کشته ها بیش از سیصد نفر است که بیشتر آنها را زنان و کودکانی تشکیل می دهند که در زیرزمین و طبقه همکف ساختمان سندیکا، توسط جنایتکاران فاشیست با تبر و گرز دستی قصابی شدند.
بینید چگونه می خواهند برای ملتها دمکراسی بیاورند!
البته دیگر بر کسی پوشیده نیست که جنایتکاران راستگرای اوکراینی در پایگاههای ناتو در لهستان، ترکیه، گرجستان و یکی دو کشور دیگر منطقه آموزش های نظامی دیده و برای جنایاتی که این روزها در اوکراین انجام می گیرد آماده شده اند.
درست در همان جاهایی که تروریست های مزدور را آموزش می دادند و به سوریه می فرستادند تا این کشور را به آتش و خون بکشند، همان جاهایی که هم اکنون ایرانیان خودفروخته را به کار گرفته اند و با آموزش خرابکاری و ایجاد ترس و آشوب، آنها را برای جنایاتی که قرار است در آینده در ایران رخ دهد، آماده می سازند!
بهوش باشیم، می خواهند ایران را نیز به روز سوریه و اوکراین در بیاورند!
برگرفته از : ersieesist.livejournal
اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!
__________________
____________________________________________________
Dar jenāyate Odessā che gozasht?
|
Arseniy Yatsenyuk, nokhostvazire movaqqate Ukrāyin va Joe
Biden moāvene raisjomhure Āmrikā. Āmrikāyihā chap va rāst
be Kiyef miāyand va be fāshisthā dars va dastur midahand.
|
Hoshdār: farturhāye zir takān dahande hastand (18+)
Ruze dowome māhe Meh 2014 barābar bā davāzdahome Ordibehesht 1393 dar jaryāne dargiriye havādārān va mokhālefāne doulate Ukrāyin, sākhtemāne sendikāye kārgariye Odessā ātash gereft.
Mokhālefāne doulat ke az ānhā be onvāne “havādārāne Russiye” nām borde mishavad, kami pish az ā, dar dargiri bā rāstgerāyāne mojahhaz be anvā va aqsāme selāhhāye sard va garm, gorikhte va be in sākhtemān panāh borde budand.
Mokhālefāne doulat ke dar dām oftāde budand va rāhe pas o pish nadāshtand talāsh mikardand be har vasileyi, khod rā be birun az sākhtemān beresānand. Barkhi az ānhā hattā khod rā az panjareye sākhtemān be birun partāb kardand ke saranjāme khubi ham nadāshtand. Ānhā yā biderang dar asare seddate zarbe, jān dādand va yā dar zire mosht va lagade jenāyatkārāne rāstgerā koshte shodand. Ānhāyi ham ke dar sākhtemān gir oftāde budand, dar ātash va dud sukhtand va koshte shodand. Āmāre rasmiye koshte shodegān chehel tā chehel o shesh nafar eelām shode ast.
Az hamān āghāz peydā bud ke in ruydāde shum, az pish barnāmerizi shode ast. Na tanhā taakhire maamurāne ātashneshāni, balke vākoneshe porsesh barangize vāhedhāye polise hāzer dar sahne niz, neshān midād ke jenāyatkārāne rāstgerā dar holumate markzai, ruye in barnāe kār karde va moqaddamāte ān rā az pish be khubi chide budand.
Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!
______________________________