۱۳۹۲ مهر ۲۶, جمعه

چگونه سازمان امنیت هلند، سالها حزب کمونیست چین را سر کار گذاشته بود

کریس پیترسن
که نام اصلی اش پیتر بوفیی است
در دوران جنگ سرد، هر دو بلوک شرق و غرب می کوشیدند با ایجاد احزاب و سازمانهای هوادار خود، طرف مقابل را زیر فشار بگذارند.

از یک سو غرب، با ایجاد سازمانهای هوادار آزادی حقوق بشر در کشورهای کمونیستی و سوسیالیستی، تلاش می کرد با نام آزادی و دمکراسی، اتحاد جماهیر شوروی و هم پیمانانش را به چالش بگیرد.

از سوی دیگر بلوک شرق نیز، با نفوذ در سازمانهای کارگری و راه انداختن احزاب کمونیستی در کشورهای غربی، می کوشید پاسخ آنها را بدهد.

این رقابت، بخش بزرگی از آنچه که امروز به دوران "جنگ سرد" موسوم است را تشکیل می داد و تقریبا همه کشورهای دنیا را واداشته بود تا در آن شرکت نمایند. در دوران "جنگ سرد"، کشورها مجبور بودند طرف یکی از دو بلوک را بگیرند.

هلند هم از این قاعده مستثنی نبود. در این کشور نیز چند حزب و سازمان چپ فعالیت داشتند. یکی از این احزاب، حزب مارکسیست-لنینست هلند (MLPN) بود. دبیر کل این حزب که گفته می شد از چند صد عضو فعال تشکیل شده بود، "کریس پیترسن" نام داشت.

چو انلای و دنگ شیائو پنگ در "تیانان من" اکتبر ١٩٦٣
Xinhua News Agency ©
این شخص فعالیت های کمونیستی خود را با شرکت در فستیوال جهانی جوانان در مسکو در اواخر دهه پنجاه میلادی و ملاقات با سران حزب کمونیست شوروی از جمله نیکیتا خروشچف و سخنرانی در رادیو مسکو آغاز کرد.

سه سال پس از آن نیز، در فستیوال مشابهی در پکن حضور یافته و با فعالیت و تلاش های پیگیر خود، رابطه اش را با احزاب کمونیست کشورهای دیگر تنگتر نمود.

رابطه "کریس پیترسن" با حکومت چین روز بروز گسترش یافت. به گونه ای که در سال ١٩٦٣ وی به دعوت حزب کمونیست چین، به پکن رفت و به مدت شش هفته دوره مارکسیسم لنینیسم چینی که بر پایه آموزه های مائو استوار بود را آموزش دید.

خروشچف و مائو در سال ١٩٥٨،
زمانی که احزاب کمونیست شوروی و چین
هنوز با هم رابطه خوبی داشتند.
AFP/Getty Images
در همین دوران "کریس پیترسن" موفق به دیدار با سران کلیدی و مهم حزب کمونیست چین، از جمله "چو انلای" و "دنگ شیائو پنگ" می شود و حتی با مقام نخست کشور، "مائو تسه تونگ" نیز دست می دهد.

در این زمان او در سمت منشی برونمرزی مرکز مارکسیست لنینست هلند (MLCN) قرار داشت.
در سال ١٩٦٦ او اقدام به نشر ماهنامه ای به نام "کمونیست" نمود و پس از آن در سال ١٩٦٨ تصمیم گرفت که حزب خود، به نام "لیگ مارکسیست لنینست های هلند" را پایه گذاری کند، که سرانجام به حزب مارکسیست لنینست هلند (MLPN) تغییر نام داد .

حزب مارکسیست لنینست هلند با پخش اعلامیه در میان کارگران و تشویق آنان به اعتصاب، به تبلیغ مائویسم در هلند می پرداخت.

کریس پیترسن (راست)
در دیدار با انور خوجه دیکتاتور آلبانی در تیرانا
افزون بر آن، "کریس پیترسن" به هدف گسترش اندیشه های مائو، بارها به گوشه و کنار اروپا سفر نمود. در میان کشورهای اروپایی، او رابطه ویژه ای با آلبانی و رهبر دیکتاتور آن انور خوجه داشت و بارها به تیرانا سفر کرد و به دیدار سران این کشور رفت.

[ این کشور کوچک و فقیر بالکان که به جای شوروی از چین هواداری می کرد، برای پارسی زبانان هم رادیویی به نام "رادیو تیرانا" داشت که خانم «ميرا» و خانم «اشكيپه» دو گوینده آن با لهجه ویژه ای که داشتند به زبان پارسی برنامه اجرا می کردند و مخ ایرانی های هوادار خود را کار می گرفتند.

شگفت انگیز این بود که هر رویدادی هم که در دنیا رخ می داد، اخبار این رادیو همیشه با خبری از "رهبر گرانقدر رفیق انور خوجه" آغاز می شد!

نشریه "کمونیست"
ارگان حزب مارکسیست لنینست هلند
این رادیو تا فروپاشی بلوک شرق برنامه اجرا می کرد. جالب این که، گویا این دو خانم گوینده بعدها که دیگر خبری از انور خوجه نبود، در سفارت ایران در آلبانی کار پیدا کرده بودند و به مترجمی زبان پارسی می پرداختند! ]

"کریس پیترسن" هزینه سفرها و تبلیغات حزب و همچنین هزینه چاپ و پخش نشریه "کمونیست" را از راه کمک های مالی که از چین دریافت می کرد، می پرداخت.

رابطه "کریس پیترسن" با چین و آلبانی سالها ادامه داشت و اهمیت او نزد احزاب کمونیست و سران این دو کشور سال به سال افزوده می شد.

گفته می شود که چینی ها حتی در موارد بسیار مهم نیز با او مشورت می کردند. به عنوان نمونه، در تصمیم گیری نسبت به برقراری رابطه با آمریکا، که به دیدار تاریخی ریچارد نیکسون از پکن درفوریه ١٩٧٢ انجامید، نیز سران حزب کمونیست دیدگاه "کریس پیترسن" را جویا شده بودند.


فریتس هوکسترا کارمند سابق سازمان امنیت هلند
که داستان پشت پرده کریس پیترسن را فاش کرد
پس از فروپاشی بلوک شرق، دیگر کمتر خبری ازحزب مارکسیست لنینست هلند و بنیانگذارش "کریس پیترسن" می شد.


تا این که در سال ٢٠٠٤ یکی از کارمندان سابق سازمان امنیت هلند بنام فریتس هوکسترا در کتاب خود به نام "درخدمت سازمان امنیت هلند" فاش ساخت که "کریس پیترسن" که نام اصلی او "پیتر بوفیی" می باشد، یکی از جاسوسان سازمان امنیت هلند بوده و فعالیت های او از سه، چهار دهه گذشته، همگی با هماهنگی سرویس اطلاعاتی هلند انجام می گرفته است.


"درخدمت سازمان امنیت هلند" نوشته
فریتس هوکسترا کارمند سابق این سازمان
اینجا بود که کریس پیترسن تصمیم گرفت با نام اصلی خود، پیتر بوفیی، با رسانه های گوناگون گفتگو کرده و ضمن تایید نوشته های فریتس هوکسترا، به بیان واقعیات پشت پرده بپردازد. از جمله این که تعداد اعضای حزب، نه صدها بلکه حدود بیست و پنج نفر بودند که آنهم بجز یکی دو نفر، همگی از ماموران سازمان امنیت هلند تشکیل می شدند.

پیتر بوفیی، آموزگار ریاضی ساکن یکی از از شهرکهای جنوب غرب هلند که بطور اتفاقی به خدمت سازمان امنیت هلند درآمده بود، همچنین توضیح داد که مقالات و نوشته های نشریه "کمونیست" ارگان رسمی حزب نیز، از آغاز تا پایان توسط ماموران سازمان امنیت نوشته می شد.

در مورد برقرای رابطه چین با آمریکا نیز، جریان از این قرار بوده است که چینی ها در یکی از بازدیدهای "پیتر بوفیی" این موضوع را با او در میان می گذارند و نظر او را جویا می شوند. او نیز قول می دهد در این مورد تحقیق و پژوهش کند.


ریچارد نیکسون و مائو تسه تونگ در ٢٩ فوریه ١٩٧٢
روال کار بر این بوده است که او هر بار پس از بازگشت از چین در خانه ای مخفی در آمستردام با ماموران سازمان امنیت دیدار می کرده و اطلاعات را ردوبدل می نموده است.

این بار نیز او در یکی از همین خانه ها، موضوع مشورت چینی ها در مورد رابطه با آمریکا را برای ماموران هلندی بازگو می کند.

سازمان امنیت هلند نیز، این اطلاعات را بیدرنگ به نمایندگی سازمان سیا در لاهه منتقل می نماید. آنها نیز پس از مشورت با مرکز، نتیجه را به سازمان امنیت هلند برمی گردانند و سرانجام قرار بر این می شود که پیتر بوفیی، چینی ها را تشویق کند تا رابطه خود را با آمریکا عادی نمایند. که این کار هم انجام می گیرد و نیکسون در فوریه ١٩٧٢ به پکن می رود و با مائو دست دوستی می دهد.

رویدادی که بیش از هر کس به زیان اتحاد جماهیر شوروی انجامید و بدون تردید در فروپاشی نهایی بلوک شرق نیز تاثیر برجسته ای داشت.

در همان زمان نیز افشا شد که این فعالیت ها زیر نام رمز "پروژه منگول" در سازمان امنیت هلند، هدایت و برنامه ریزی می شده است و سی ای ا نیز به آن نام "عملیات شاه ماهی سرخ" داده بود.

پیتر بوفیی، جاسوس سازمان امنیت هلند
پیتر بوفیی که در شهرکی در غرب آمستردام بنام زاندفورت زندگی می کرد، بعدها کوشید که حزبی در جهت رفاه سالمندان پایه گذاری کند ولی تنها سه نفر حاضر شدند به عضویت این حزب درآیند. البته آقای بوفیی می گفت که این سه نفر، هر چه که نباشند، دستکم اعضای واقعی هستند!

آقای بوفیی از فعالیت های چند دهه گذشته خود، نه تنها پشیمان نیست بلکه به آن افتخار هم می کند. در ضمن او گفته است که هوادار پروپاقرص خوراک چینی است.

واکنش او نسبت به یکی از اعضای سابق حزب نیز شنیدنی است.
پاول وارتنا، پژوهشگر دانشگاه اوترخت، یکی از اندک اعضای واقعی حزب که به مدت دوازده سال، بیست درصد از حقوق خود را به عنوان کمک مالی به حساب حزب واریز کرده بود، پس از افشا شدن چهره واقعی پیتر بوفیی، خشمگینانه از سازمان امنیت هلند خواسته بود که همه پولهای اهدایی وی به حزب، را به او بازپرداخت کنند.
زمانی که از پیتر بوفیی، دیدگاه او را نسبت به اندک اعضای واقعی حزب و بویژه در مورد پاول وارتنا پرسیده بودند، او با ریشخند، پاسخ کوتاهی داده بود: "اینها آدمهای ساده و نادانی بودند!"

هم میهنان گرامی،

هدف از آوردن این نوشته در اینجا این است که به خود یادآور شویم، ساده انگارانه با رویدادهای پیرامونمان برخورد نکنیم. آنچه که تلاش می شود به نام واقعیت به خورد ما بدهند، لزوما واقعیت آن چیز نیست! باید بیاموزیم کمی ژرفتر نگاه کرده و چشمانمان را کمی بازتر کنیم.

تازه آنچه که در بالا آورده شد، مربوط به هلند است و همان گونه که می دانیم، هلند کشوری است که به دلایل گوناگون چندان به دنبال جاسوس پروری نیست (یا دستکم نبوده است.)

هلندی ها به دلیل مرام دادوستد گریی که دارند همیشه بر این باور بوده اند که پیشرفت طرف مقابل به گونه ای به سود خود آنها نیز هست. به همین دلیل نیز تا آنجا که امکان داشته از سیاستی باز و آشکار پیروی کرده اند. حتی در مورد اندونزی نیز که پایان چندان خوشی نداشت، هلندیها از همان آغاز خواهان پیشرفت هر دو طرف (هم هلند و هم اندونزی) بودند. چرا که آن را بهترین روش برای رقابت با انگلستان آن روز می دانستند.

این کارتون از لئونارد ریون - هیل، که در سال ١٩١١
در مجله فکاهی پانچ لندن چاپ شده بود بخوبی رقابت
بازیگران "بازی بزرگ" در آن روزگار (روسیه و انگلستان)
را بر سر ایران (پرشیا) نشان می دهد.
به همین دلیل نیز بر این باورم که ایران در آینده باید رابطه محکمتری با کشورهایی مانند هلند داشته باشد.
در این مورد در فرصت دیگری سخن خواهد رفت ولی آنچه که اکنون مورد نظر است این است که توجه داده شود، اگر کشوری مانند هلند توانسته است این چنین، حزبی قلابی را به چینی ها قالب کند، آنگاه باید تصور کرد که کشوری با تجربه و سابقه انگلستان، که تاریخ ایران را بهتر از خود ایرانی ها می داند و سالهای سال است که شبکه ای منسجم را در درون این کشور هدایت می کند، تا چه اندازه قادر به ساختن این گونه احزاب و سازمانهای قلابی می باشد!
می گویند انگلستان تنها کشوری است که شجره نامه کامل آخوندهای ایران را دارد!

تردیدی نیست که بیگانگان در برخی از سازمانهای ریز و درشتی که در سالهای پیش از انقلاب مانند قارچ از زمین سر بر می آوردند نفوذ داشته اند. شگفت آور هم نیست که همه آنها خواستار انقلاب و سرنگونی شاه بودند و کمتر گروهی از آنها سخن از مدارا و اصلاح کاستی ها می گفتند. نتیجه انقلاب را هم که دیدیم و آشکار شد که این انقلاب شوم، بیش از همه به سود چه کسانی بود!

اکنون دوباره شاهد سر بر آوردن گروهها و دستجات گوناگونی هستیم که با یاری گرفتن از فضای مجازی و امکاناتی که فناوری نوین ارتباطات به همراه آورده است، تلاش می کنند افکار ایرانیان را جهت داده و در مسیر اهداف ویژه خود قرار دهند.

در این مورد نمی توان از بیگانگان خرده گرفت. چه خوشمان بیاید، چه نه، باید بپذیریم که این ترفندها به بخشی از سیاست در دنیای کنونی تبدیل شده اند. دشمنی با دیگر کشورها هم، نه ما را به جایی می رساند و نه دردی از دردهای ما را درمان می کند.

اگر می خواهیم به راستی با این تهدید و ترفندها رویارویی کنیم و خود را از گزند آنها نگاه داریم، تنها یک راه حل موثر در پیش، و یک سلاح کارا در دست داریم:
آموزش میهن دوستی و میهن پرستی به جوانان کشور!

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!
____________________
بن مایه:
-THE WALL STREET JOURNAL: He Was a Communist For Dutch Intelligence
-BBC News: The fake communist who fooled Mao
-Nieuwsblad Belgium: Nederlandse 007 zette Mao voor gek
-Wikipedia: Marxist–Leninist Party of the Netherlands
-THE INDEPENDENT: Confessions of a fake Marxist
-Literatuurplein: In dienst van de BVD
-Proletarian Center for Research: Shady Shenanigans and Dirty Tricks – The MLPN
-The Espresso Stalinist: He Was a Communist For Dutch Intelligence
-Eternal Code: The fake communist party scam that fooled Mao Zedong
-ABC.net: Dutch spy reveals hoax political party
-Historisch Nieuwsblad: Succes en falen van de Nederlandse inlichtingendiensten
____________________

________________________
____________________________________________________

Chegune Sāzmāne Amniyate Holand sālhā
Hezbe Komuniste Chin rā sare kār gozāshte bud?

Chris Petersen
ke nāme asliash Pieter Boevé ast
Dar dourāne jange sard, har do bloke Sharq va Gharb mikushidand bā ijāde ahzāb va sāzmānhāye havādāre khod, tarafe moqābel rā zire feshār begozārand.

Az yek su Gharb, bā ijāde sāzmānhāye havādāre āzādiye hoquqe bashar dar keshvarhāye sosiālisti va komunisti, talāsh mikard bā nāme āzādi va demokrāsi, Ettehāde Jamāhire Shouravi va hampeymānānash rā be chālesh begirad.

Az suye digar bloke Sharq niz, bā nofuz dar sāzmānhāye kārgari va rāh andākhtane ahzābe komunisti dar kehvarhāye Gharbi, mikushid pāsokhe ānhā rā bedahad.

In reqābat, bakhshe bozorgi az ānche emruz be dourāne “Jange sard” mousum ast rā tashkil midād va taqriban hameye keshvarhāye donyā rā vādāshte bud tā dar ān sherkat namāyand. Dar dourāne “Jange sard” kehvarhā majbur budand tarafe yeki az do blok rā begirand.

Holand ham az in qāede mostasnā nabud. Dar in keshvar niz chand hezb va sāzmāne chap faāliyat dāshtand. Yeki az in ahzāb, Hezbe Mārxist-Leniniste Holand (MLPN) bud. Dabire kolle in hezb ke gofte mishod az chand sad ozv tashkil shode bud, Chris Petersen nām dāsht.

Chou Enlai va Deng Xiaoping dar Tiananmen Oktobr 1963
© Xinhua News Agency
In shakhs faāliyathāye komunistiye khod rā bā sherkat dar Festivāle Jahāniye Javānān dar Moskoudar avākhere daheye panjāhe Milādi va molāqāt bā sarāne Hezbe Komuniste Shouravi az jomle Nikita Khrushchev va sokhanrāni dar Rādio Moskou āghāz kard.

Se sāl pas az ān niz, dar festivāle moshābehi dar Pekan hozur yāfte va bā faāliyat va talāshhāye Peygire khod, rābeteash rā bā ahzābe komuniste keshvarhāye digar tangtar nemud.

Rābeteye Chris Petersen bā hokumate Chin ruz be ruz gostaresh yāft. Be guneyi ke dar sāle 1963 vey be daavate Hezbe Komuniste Chin, be Pekan raft va be moddate shesh hafte doureye Mārxism Leninisme Chini ke bar pāyeye āmuzehāye Mao ostovār bud rā āmuzesh did.

Khrushchev va mao dar sāle 1958
zamāni ke ahzābe komuniste Shouravi va Chin
hanuz bā ham rābeteye khubi dāshtand.
AFP/Getty Images
Dar hamin dourān Chris Petersen movaffaq be didār bā sarāne kelidi va mohemme Hezbe Komuniste Chin az jomle Chou Enlai va Deng Xiaoping mishavad va hattā bā maqāme nokhoste keshvar, Mao Tse Tung niz dast midahad.

Dar in zamān u dar semmate monshiye borunmarziye Markaze Mārxist Leniniste Holand (MLCN) qarār dāsht.
Dar sāle 1966 u eqdām be nashre māhnāmeyi be nāme “Komunist” nemud va pas az ān dar sāle 1968 tasmim gereft ke hezbe khod be nāme “Lige Mārxist Leninisthāye Holand” rā pāyerizi konad ke saranjām be Hezbe Mārxist Leniniste Holand (MLPN) taghyire nām dād.

Hezbe Mārxist Leniniste Holand bā pakhshe eelāmiye adr miāne kārgarān va tashviqe ānān be eetesāb, be tablighe Māoism dar Holand mipardākht.

Chris Petersen (rāst)
dar didār bā Envar Khoje diktātore Ālbāni dar Tirānā
Afzun bar ān Chris Petersen be hadafe gostareshe andishehāye Mao, bārhā be gushe va kenāre Urupā safar nemud. Dar miāne keshvarhāye Urupāyi, u rābeteye viĵeyi bā Ālbāi va rahbare diktātore ān Envar Khoje daht va bārhā be Tirānā safar kard va be didāre sarāne in keshvar raft.

[in kehvare kuchak va faqire Bālkān ke be jāye Shouravi az Chin havādāri mikard, barāye Pārsizabānān ham rādioyi be nāme Rādio Tirānān dāsht ke khānom Mirā va khānom Shkipe, do guyandeye ān bā lahjeye viĵeyi ke dāshtand be zabāne Pārsi barnāme ejrā mikardand va mokhe Irānihāye havādāre khod rā kār migereftand.

Shegeftangiz in bud ke har ruydādi ham ke dar donyā rokh midād, akhbāre in rādio hamishe bā khabari az “rahbare gerānqadr rafiq Envar Khoje” āghāz mishod!

Nashriyeye Komunist
Orgāne Hezbe Mārxist Leniniste Holand
In rādio tā forupāshiye Bloke Sharq barnāme ejrā mikard. Jāleb in ke, guyā in do khānom baadhā ke digar khabari az Envar Khoje nabud, dar sefārate Irān dar Ālbāni kār peydā karde budand va be motarjemiye zabāne Pārsi mipardākhtand!]

Chris Petersen hazineye safar va tablighāte hezb va hamchonin hazineye chāp va pakhshe nashriyeye Komunist rā az rāhe komakhāye māli ke az Chin daryāft mikard, mipardākht.

Rābeteye Chris Petersen bā Chin va Ālbāni sālhā edāme dāsht va ahammiyate u nazde ahzābe komunist va sarāne in do keshvar sāl be sāl afzude mishod.

Gofte mishavad ke Chinihā hattā dar mavārede besyār mohem niz bā u mashverat mikardand. Be onvāne nemune, dar tasmimgiri nesbat be barqarāriye rābete bā Āmrikā, ke be didāre tārikhiye Richard Nixon az Pekan dar Fevriye 1972 anjāmid, niz sarāne Hezbe Komunist didgāhe Chris Petersen rā juyā shode budand.

Frits Hoekstra kārmande sābeqe Sāzmāne
Amniyate Holand ke dāstāne poshte pardeye
Chris Petersen rā fāsh kard
Pas az forupāshiye Bloke Sharq, digar kamtar khabari az hezbe Mārxist Leniniste Holand va bonyāngozārash Chris Petersen mishod.

Tā in ke dar sāle 2004 yeki az kārmandāne sābeqe Sāzmāne Amniyate Holand be nāme Frits Hoekstra dar ketābe khod be nāme “Dar khedmate Sāzmāne Amniyate Holand” fāsh sākht ke Chris Petersen ke nāme asliye u Pieter Boeve mibāshad, yeki az jāsusāne Sāzmāne Amniyate Holand bude va faāliyathāye u az se, chahār daheye gozashte, hamegi bā hamāhangiye servishāye ettelāātiye Holand anjām migerefte ast.

Dar khedmate Sāzmāne Amniyate
Holand nveshteye Frits Hoekstra
kārmandāne sābeqe in Sāzmāne
Injā bud ke Chris Petersen tasmim gereft bā nāme asliye khod, Pieter Boeve, bā resānehāye gunāgun goftogu karde va zemne tayide neveshtehāye Frits Hoekstra, be bayāne vāqeiyāte poshte parde bepardāzad. Az jomle in ke teedāde aazāye hezb, na sadhā balke hodude 25 nafar budeand ke ān ham bejoz yeki do nafar, hamegi az maamurāne Sāzmāne Amniyate Holand tashkil mishodand.

Pieter Boeve, āmuzgāre riāzi, sākene yeki az shahrakhāye jonube gharbe Holand ke betoure ettefāqi be khedmate Sāzmāne Amniyate Holand darāmade bud, hamchonin touzih dād ke maqālāt va neveshtehāye nashriyeye Komunist, orgāne rasmiye hezb niz, az āghāz tā pāyān tavassote maamurāne Sāzmāne Amniyat neveshte mishod.

Dar mourede barqarāriye rābeteye Chin bā Āmrikā niz, jaryān az in qarā bude ast ke Chinihā dar yeki az bāzdidhāye Pieter Boeve, in mouzu rā bā u dar miān migozārand va nazare u rā juyā mishavand. U niz qoul midahad dar in moured tahqiq va peĵuhesh konad.

Mao tse Tung va Richard Nixon dar 29 Fevriye 1972
Ravāle kār bar in bude ast ke u har bār pas az bāzgasht az Chin dar khāneyi makhfi dar Āmsterdām bā maamurāne Sāzmāne Amniyat didār mikarde va ettelāāt rā raddo badal minemude ast.

In bār niz u dar yeki az hamin khānehā, mouzuye mashvarate Chinihā dar mourede rābete bā Āmrikā rā barāye maamurāne Holandi bāzgu mikonad.

Sāzmāne Amniyate Holand niz, in ettelāāt rā biderang be namāyandegiye CIA dar Lāhe montaqel minemāyad.
Ānhā niz pas az mashverat bā markaz, natije rā be Sāzmāne Amniyate Holand barmigardānand va saranjām qarā bar in mishavad ke Pieter Boeve, Chinihā rā tashviq konad tā rābeteye khod rā bā Āmrikā āddi namāyand. Ke in kār ham anjām migirad va Nixon dar fevriye 1972 be Pekan miravad va bā Mao daste dusti midahad.

Ruydādi ke bish az har kas be ziāne Ettehāde jamāhire Shouravi anjāmid va bedune tardid dar forupāshiye nahāyiye Bloke Sharq niz taasire barjasteyi dāsht.

Dar hamān zamān niz efshā shod ke in faāliyathā zire nāme ramze “Proĵeye Mongol” dar Sāzmāne Amniyate Holand, hedāyat va barnāmerizi mishode ast va CIA niz be ān nāme “Amaliyāte Shāhmāhiye Sorkh” dāde bud.

Pieter Boeve,
jāsuse Sāzmāne Amniyate Holand
Pieter Boeve ke dar shahraki dar gharbe Āmsterdām be nāme Zandvoort zendegi mikard, baadhā kushid ke hezbi dar jahate rafāhe sālmandān pāyegozāri konad vali tanhā se nafar hazer shodand be ozviyate in hezb darāyand. Albatte āqāye Boeve migoft ke in se nafar, har che nabāshand, dastekam aazāye vāqeyi hastand.

Āqāye Boeve az faāliyathāye chand daheye gozashteye khod na tanhā pashimān nist balke be ān eftekhār ham mikonad. Dar zemn u gofte ast ke havādāre paropāqorse khorāke Chini ast.

Vākoneshe u nesbat be yeki az aazāye sābeqe hezb niz shenidani ast.

Paul Wartena, peĵuheshgare Dāneshgāhe Utrecht, yeki az andak aazāye vāqeyiye hezb ke be moddate davāzdah sāl, bist darsad az hoquqe khod rā be onvāne komake māli be hesābe hezb vāriz karde bud, pas az efshā shodane chehreye vāqeyiye Pieter Boeve, khashmgināne az Sāzmāne Amniyate Holand khāste bud ke hameye pulhāye ehdāyiye vey be hezb, rā be u bāzpardākht konad.

Zamāni ke az Pieter Boeve, didgāhe u rā nesbat be andak aazāye vāqeyiye hezb va beviĵe dar in moured Paul Wartena porside budand, u bā rishkhan, pāsokhe kutāhi dāde bud: “Inhā ādamhāye sāde va nādāni budand!”

Hammihanāne gerāmi,

Hadaf az āvardane in neveshte dar injā in ast ke be khod yādāvar shavim sādeengārāne bā ruydādhāye pirāmunemān barkhord nakonim. Ānche ke talāsh mishavad be nāme vāqeiyat be khorde mā bedahand, lozuman vāqeiyate ān chiz nist! Bāyad biāmuzim kami ĵarftar negāh karde va chashmānemān rā kami bāztar konim.

Tāze ānche ke dar bālā āvarde shod, marbuy be Holand ast va hamān gune ke midānim, Holand keshvari ast ke be dalāyele gunāgun, chandān be donbāle jāsusparvari nist (yā dastekam nabude ast.)

Holandihā be dalile marāme dādo setadgariyi ke dārand hamishe bar in bāvar budeand ke pishrafte tarafe moqābel be guneyi be sude khode ānhā niz hast. Be hamin dalil niz tā ānjā ke emkān dāshte ast az siāsati bāz va āshkār peyravi kardeand. Hattā dar mourede Andunezi niz ke pāyāne chandān khoshi nadāsht, Holandihā az hamān āghāz, khāhāne pishrafte har do taraf (ham Holand va ham Andunezi) budand. Cherā ke ān rā behtarin ravesh barāye reqābat bā Engelestāne ān ruz midānestand.

In kārtun az Leonard Raven-Hill, ke dar sāle 1911
dar majalleye fokāhiye Punch London chāp shode bud
be khubi reqābate bāzigarāne "bāziye bozorg" dar ān
ruzgār (Rusiye va Engelestān) rā bar sare Irān
(Persiā) neshān midahad.
Be hamin dalil niz bar in bāvaram ke Irān dar āyande bāyad rābeteye mohkamtari bā keshvarhāyi mānande Holand dāshte bāshad.

Dar in moured dar forsate digari sokhan khāhad raft vali ānche ke aknun mourede nazar ast in ast ke tavajjoh dāde shavad, agar keshvari mānande Holand tavāneste ast in chonin, hezbi qollābi rā be Chinihā qāleb konad, āngāh bāyad tasawor kard ke keshvari bā tajrobe va sābeqeye Engelestān, ke tārikhe Irān rā behtar az khode Irānihā midānad va sālhāye sāl ast ke shabakeyi monsajem rā dar darune in keshvar hedāyat mikonad, tā che andāze qāder be sākhtane in gune ahzāb va sāzmānhāye qollābi mibāshad!

Miguyand Engelestān tanhā keshvari ast ke shajarenāmeye kāmele ākhundhāye Irān rā dārad!

Tardidi nist ke bigānegān dar barkhi az sāzmānhāye rizo doroshti ke dar sālhāye pish az enqelāb mānande qārch az zamin sar barmiāvardand nofuz dāshteand. Shegeftāvar ham nist ke hameye ānhā khāstāre enqelāb va sarneguniye Shāh budand va kamtar goruhi az ānhā sokhan az modārā va eslāhe kāstihā migoftand.
Natijeye enqelāb rā ham ke didim va āshkār shod ke in enqelābe shum, bish az hame be sude che kasāni bud!

Aknun dobāre shāhede sar barāvardane goruhhā va dastejāte gunāguni hastim ke bā yāri gereftan az fazāye majāzi va emkānāti ke fannāvariye novine ertebātāt be hamrāh āvarde ast, talāsh mikonand afkāre Irāniān rā jahat dāde va dar masire ahdāfe viĵeye khod qarār dahand.

Dar in moured namitavān az bigānegān khorde gereft. Che khoshemān biāyad va che na, bāyad bepazirim ke in tarfandhā be bakhshi az siāsat dar donyāye konuni tabdil shodeand. Doshmani bā digar keshvarhā ham, na mā rā be jāyi miresānad va na dardi az dardhāye mā rā darmān mikonad.

Agar mikhāhim be rāsti bā in tahdid va tarfandhā ruyāruyi konim va khod rā az gazand ānhā negāh dārim, tanhā yek rāhe halle moasser dar pish, va yek selāhe kārā dar dast dārim:
āmuzeshe mihandusti va mihanparasti be javānāne keshvar!

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!
____________________
Bonmāye:
-THE WALL STREET JOURNAL: He Was a Communist For Dutch Intelligence
-BBC News: The fake communist who fooled Mao
-Nieuwsblad Belgium: Nederlandse 007 zette Mao voor gek
-Wikipedia: Marxist–Leninist Party of the Netherlands
-THE INDEPENDENT: Confessions of a fake Marxist
-Literatuurplein: In dienst van de BVD
-Proletarian Center for Research: Shady Shenanigans and Dirty Tricks – The MLPN
-The Espresso Stalinist: He Was a Communist For Dutch Intelligence
-Eternal Code: The fake communist party scam that fooled Mao Zedong
-ABC.net: Dutch spy reveals hoax political party
-Historisch Nieuwsblad: Succes en falen van de Nederlandse inlichtingendiensten
____________________

________________________

۱۳۹۲ مهر ۲۰, شنبه

گردهمایی روسها در برابر سفارت هلند در مسکو

Borodin dar goftogu bā khabargozāriye NTV
© NTV.
گردهمایی روسها در برابر سفارت هلند در مسکو در اعتراض به بدرفتاری با بورودین

١٢ اکتبر ٢٠١٣
سرچشمه: رویترز
روزنامه هلندی فولکس کرانت

رسانه های روسی گزارش داده اند که ده ها تن از هواداران سیاستمدار راستگرا و پوپولیست ژیرونوفسکی در کنار سفارت هلند در مسکو گرد آمده اند. آنها به این وسیله می خواهند اعتراض خود را نسبت به بدرفتاری پلیس هلند در مورد دیپلمات روسی، دیمیتری بورودین که هفته گذشته در لاهه دستگیر شد، نشان دهند.

انتظار می رود که ژیرونوفسکی همراه با اعضای جناح خود در دوما، پارلمان روسیه در این گردهمایی شرکت کند. پیش از این او تهدید کرده بود که هواداران حزبش پنجره های سفارت هلند در مسکو را خواهند شکست.

Kudakāne Rusi dar sālhāye forupāshi
© Peter Turnley/CORBIS
اشاره:
در سالهای فروپاشی شوروی، ملت روسیه به روزی افتاده بود که ارتباط با سفارتهای غربی در این کشور، به گونه ای امتیاز افتخار آمیز به شمار می آمد. روسها برای فرار از کشور و رساندن خود به دنیای زیبا و افسانه ای غرب، حاضر به انجام هر کاری بودند. گفتگو و همنشینی با یک توریست غربی، مایه افتخار بود و بویژه جوانان روسی با آن به یکدیگر پز می دادند.

روس ها به گونه ای خود را باخته بودند که حتی جرات چپ نگاه کردن به یک توریست غربی که آشکارا قوانین کشور را زیر پا می گذاشت را نداشتند، چه رسد به این که در برابر سفارت کشورهای غربی دست به اعتراض بزنند. بسیاری از روس ها از آن سالها، به عنوان سالهای تاریکی و گمراهی مردم روسیه نام می برند.

Putin dar kongereye hezbe Rusiyeye Mottahed
dar 27 Novāmbr 2011
© Alexander Nemennov/AFP/Getty Images
اکنون پس از گذشت دو دهه فراز و نشیب، سیاستهای خردمندانه پوتین، اعتماد به نفس این ملت را بازگردانده است. سیاستمداران روس، مانند زمان گورباچف دیگر گول بلوف های سیاستمداران غربی را نمی خورند و ملت روسیه مانند آن زمان، غرب را دنیای زیبای افسانه ای نمی داند.

آنها دریافته اند که غرب هر چقدر هم که خوب و پیشرفته باشد، خانه آنها نیست. آنها پی برده اند که تا خود به میهن و کشورشان احترام نگذارند، کسی به آن احترام نخواهد گذاشت. آنها اکنون به این رسیده اند که هیچ جا بهتر از خانه خودشان نیست و این همان چیزی است که به یک ملت اعتماد به نفس می دهد و راه را برای پیشرفت و سربلندی اش هموار می سازد.

آیا ما ایرانی ها می توانیم از آنها بیاموزیم؟

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

________________________
____________________________________________________

Gerdehamāyiye Rushā
dar barābare sefārate Holand dar Moskou

Borodin dar goftogu bā khabargozāriye NTV
© NTV.
Gerdehamāyiye Rushā darbarābare sefārate Holand dar Moscou dar eeterāz be badraftāriye bā Borodin

12 oktobr 2013
Sarchashme: Reuters
Ruznāmeye Holandiye Volkskrant

Resānehāye Rusi gozāresh dādeand ke dahhā tan az havādārane siāsatmadāre rāstgerā va populist Zhirinovsky dar kenāre sefārate Holand dar Moscou gerd āmadeand. Ānhā be in vasile mikhāhand eeterāze khod rā nesbat be badraftāriye polise Holand dar mourede diplomāte Rusi, Dimitri Borodin ke hafteye gozashte dar Lāhe dastgir shod neshān dahand.

Entezār miravad ke Zhirinovsky hamrāh bā aazāye jenāhe khod dar Dumā, pārlemāne Rusiye dar in gerdehamāyi sherkat konand. Pish az in u tahdid karde bud ke havādārāne hezbash panjarehāe sefārate Holand dar Moscou rā khāhand shekast.

Kudakāne Rusi dar sālhāye forupāshi
© Peter Turnley/CORBIS
Eshāre:
Dar sālhāye forupāshiye Shouravi, mellate Rusiye be ruzi oftāde bud ke ertebāt bā sefārathāye Gharbi dar in keshvar, be guneyi emtiāze eftekhāramiz be shomār miāmad. Rushā barāye farār az keshvar va resāndane khod be donyāye zibā va afsāneyiye Gharb, hāzer be anjāme har kāri budand. Goftogu va hamneshini bā yek turiste Gharbi, māyeye eftekhār bud va beviĵe javānāne Rusi bā ān be yekdigar poz midādand.

Rushā be guneyi khod rā bākhte budand ke hattā jorate chap negāh kardane be yek turiste Gharbi ke āshkārā qavānine keshvar rā zire pā migozāsht rā nadāshtand, che resad be in ke dar barābare sefārate keshvarhāye Gharbi dast be eerāz bezanand. Besyāri az Rushā az ān sālhā, be onvāne sālhāye tāriki va gomrāhiye mardome Rusiye nām mibarand.

Putin dar kongereye hezbe Rusiyeye Mottahed
dar 27 Novāmbr 2011
© Alexander Nemennov/AFP/Getty Images
Aknun pas az do dahe farāz va nashib, siāsathāye kheradmandāneye Putin, eetemāde be nafse in mellat rā bāzgardānde ast. Siāsatmadārāne Rus, mānande zamāne Gorbachev digar gule bolofhāye siāsatmadārāne Gharbi rā namikhorand va mellate Rusiye mānande ān zamān, Gharb rā donyāye zibāye afsāneyi namidānand.

Ānhā daryāfteand ke Gharb har che qadr ham ke khub va pishrafte bāshad, khāney ānhā nist. Ānhā pey bordeand ke tā khod be mihan va keshvareshān ehterām nagozārand, kasi be ān ehterām nakhāhad gozāsht. Ānhā aknun be in resideand ke hich jā behtar az khāneye khodeshān nist. Va in hamān chizi ast ke be yek mellat eetemāde be nafs midahad va rāh rā barāye pishraft va sarbolandiash hamvār misāzad.

Āyā mā Irānihā mitavānim az ānhā biāmuzim?

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!

________________________