۱۳۹۳ دی ۱۵, دوشنبه

رابطه نه چندان روشن ایران با روسیه به کجا می رود؟

@RIA Novosti / Ramil Sitdikov
پوتین در دهمین کنفرانس مطبوعاتی هژدهم دسامبر ۲۰۱۴
هر سال در ماه دسامبر، رئیس جمهور روسیه در یک کنفرانس بزرگ مطبوعاتی دیدگاه خود را در موارد گوناگون اعلام می کند و به خبرنگاران داخلی و خارجی این امکان را می دهد تا پرسش های خود را مطرح کنند.

هژدهم دسامبر امسال این کنفرانس مطبوعاتی برای دهمین بار در کاخ کرملین مسکو برگزار شد و در آن ولادیمیر پوتین بدون این که نشانی از خستگی در او پیدا شود بیش از سه ساعت به پرسش های گوناگون و گاه تحریک آمیز خبرنگاران (از جمله پرسش های خبرنگار بی بی سی، که انگار آمده بود ارثیه پدرش را تحویل بگیرد) پاسخ داد.

در این کنفرانس مطبوعاتی یکی دو بار نیز در پیوند با ایران پرسیده شد. رجب صفراف رییس مرکز مطالعات ایران معاصر در روسیه، با حالتی گلایه آمیز به قول و قرار های سال گذشته روسیه در مورد گسترش رابطه با ایران و رفتن پوتین به تهران اشاره کرد و گفت که هیچکدام از آنها جنبه عملی به خود نگرفته است و رابطه روسیه با ایران نه تنها گسترش چشمگیری نداشته بلکه در مواردی نیز کاهش یافته است. رجب صفراف در ادامه اشاره ای به ناکارآمد بودن سفارت روسیه در تهران نموده و پرسید آیا در استراتژی روسیه نسبت به ایران تغییری پدید آمده است؟

دلشان را نیز به این خوش کرده اند که هر از چند گاهی، ایران کاسه گدایی را بر می دارد و برای دریافت پول دست دراز می کند و غرب هم با سخاوتمندی متکبرانه ای اجازه می دهد تا درصدی از پول فروش نفت ایران را به این کشور فلاکت زده پرداخت کنند تا با آن نان بخورنمیری به دست ملت بدهند و نگذارند که این دیگ جوشان فوران کند. نامش را هم گذاشته اند سیاست خارجی اقتدارگرانه!

پوتین در پاسخ گفت که از کارهای سفارت روسیه در تهران تا کنون، خرسند است هر چند که بازنگری برخی از مسائل را منتفی نمی داند. اینجا و آنجا هم کمی به کلی گویی پرداخت ولی سرانجام نتوانست تاب بیاورد و پاسخ اصلی به این پرسش را بیان کرد و آن این که در روابط روسیه و ایران مسائل و دشواری های گوناگونی وجود دارند که پیش از گسترش روابط این دو کشور باید برطرف شوند.

در واقع این دشواری ها از زمان روی کار آمدن حسن روحانی به گونه ای لگام گسیخته گسترده شده اند و دارند همه جوانب روابط با روسیه را تحت تاثیر منفی خود قرار می دهند. دلیل اصلی آن هم این است که آخوند حسن روحانی و وزیرک فیسبوک باز، جواد ظریف می پنداشتند که با فاصله گرفتن از روسیه و دم تکان دادن در برابر غرب، می توانند دل آنها را به دست بیاورند و آنها را راضی کنند تا از بایکوت های اقتصادی-سیاسی اشان بر ضد ملت ایران دست بردارند.

این بدین معنی است که حکومت کنونی ایران نه تنها سیاست های جاری در دنیا را به خوبی نمی شناسد و به سختی از درک آنها ناتوان است، بلکه حتی نمی تواند از رویدادهای پیرامون خود که برخی از آنها در منطقه و درست زیر بینی اش دارد رخ می دهند، درس بگیرد و آن را در سیاست خارجی خود دخالت دهد.

نتیجه اش این شده است که ایران با خواری و پستی چندش آوری، پی در پی در برابر خواسته های غیر قانونی، زورگویانه و تحقیر کننده کشورهای غربی کوتاه آمده است.

تازه، در برابر آن هم هیچ امتیازی دریافت نکرده است که چنگی به دل بزند. دلشان را نیز به این خوش کرده اند که هر از چند گاهی، ایران کاسه گدایی را بر می دارد و برای دریافت پول دست دراز می کند و غرب هم با سخاوتمندی متکبرانه ای اجازه می دهد تا درصدی از پول فروش نفت ایران را به این کشور فلاکت زده پرداخت کنند تا با آن نان بخورنمیری به دست ملت بدهند و نگذارند که این دیگ جوشان فوران کند. نامش را هم گذاشته اند سیاست خارجی اقتدارگرانه!

اگر ایران پشتیبانی (هر چند تق و لق شده) روسیه را از دست بدهد، کشورهای غربی کاری به سر آن خواهند آورد که روزی صد بار آروزی سوریه و سومالی را داشته باشد!

ولی این، تازه همه آن گندکاری و نکبتی نیست که حکومت آخوند حسن روحانی و وزیرک سرافکنده جواد ظریف به ملت و کشور ایران تحمیل کرده اند. خطر اصلی در راه است و دارد روز به روز نزدیکتر می شود. و آن از دست دادن روسیه است. اگر ایران پشتیبانی (هر چند تق و لق شده) روسیه را از دست بدهد، کشورهای غربی کاری به سر آن خواهند آورد که روزی صد بار آروزی سوریه و سومالی را داشته باشد!

شعارهای توخالی و گمراه کننده ای که این روزها از تنور سرد دولت به در می آید را فراموش کنید. این گونه شعارها برای مردم لیبی، سوریه، عراق،... چیزی به بار نیاورد که بخواهد برای ما به ارمغان بیاورد. قوانین بین المللی، سازمان ملل و دیگر نهادهای جهانی را هم به باد فراموشی بسپارید. این نهادها در دید سردمداران غرب، حتی پشم هم به شمار نمی آیند که بخواهد زورگویی های آنها را پیشگیری کند. تنها ابزار موثر و مطمئنی که می تواند در برابر زیاده خواهی و زورگویی غرب رویارویی کند زور و قدرت نظامی است و بس!

در مورد ایران این قدرت، تنها با اتحاد و هماهنگی سیاسی-نظامی-اقتصادی با روسیه به دست می آید. هیچ راه حل دیگری (از جمله نزدیکی با چین، ...) در کوتاه مدت و بویژه در شرایط کنونی دنیا و منطقه نمی تواند این امکان را برای ایران فراهم سازد تا بتواند خود را در برابر زورگویی های غرب بیمه نماید و از فروپاشی کشور که هدف اصلی غرب در چند دهه گذشته بوده است، پیشگیری به عمل آورد، مگر اتحاد سیاسی، نظامی و اقتصادی با روسیه!

و این درست همان امکانی است که حکومت بی لیاقت و ناشایسته حسن روحانی دارد گام به گام آن را نابود می کند و با این کار آینده ایران را به خطر می اندازد. این خطر آنگاه روشنتر می شود که دریابیم، نابخردی و بی کفایتی سیاستگذاران خارجی ایران، روسیه را به این اندیشه انداخته است تا به جای ایران، به همکاری با ترکیه بیاندیشند.

پیامد این تغییر و تحولات زمانی پدیدار خواهند شد که دیگر کار از کار گذشته باشد و برای ما ایرانیان غیر از افسوس خوردن چیزی به جا نمانده باشد. همان گونه که در چند دهه گذشته چیزی غیر از افسوس به جا نماند!

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

__________________
____________________________________________________

Rābeteye na chandān roushane
Irān bā Russiye be kojā miravad?


@RIA Novosti / Ramil Sitdikov
Putin dar dahomin konferānse matbuātiye
heĵdahome Desāmbre 2014
Har sāl dar māhe Desāmbr, raisjomhure Russiye dar yek konferānse bozorge matbuāti didgāhe khod rā dar mavārede gunāgun eelām mikonad va be khabarnegārāne dākheli va khāreji in emkān rā midahad tā porseshhāye khod rā matrah konand.

Heĵdahome Desāmbre emsāl in konferānse matbuāti barāye dahomin bār dar Kākhe Keremlin dar Moskou bargozār shod va dar ān Vlādimir Putin bedune in ke neshāni az khastegi dar u peydā shavad, bish az se sāat be porseshhāye gunāgun va gāh tahrikāmize khabarnegārān (az jomle khabarnegāre BBC, ke engār āmade bud ersiyeye pedarash rā tahvil begirad) pāsokh dād.

Dar in konferānse matbuāti yeki do bār niz dar peyvand bā Irān porside shod. Rajab Safarof raise Markaze Motāleāte Irāne Moāser dar Russiye, bā hālati gelāyeāmiz be qoul o qarārhāye sāle gozashteye Russiye dar mourede gostareshe ravābet bā Irān va raftane Putin be Tehrān eshāre kard va goft ke hichkodām az ānhā janbeye amali be khod nagerefte ast va rābeteye Russiye bā Irān na tanhā gostareshe chashmgiri nadāshte balke dar mavāredi niz kāhesh yāfte ast. Rajab Safarof dar edāme eshāreyi be nākārāmad budane sefārate Russiye dar Tehrān nemude va porsid āyā dar estrātĵiye Russiye nesbat be Irān taghyiri padid āmade ast?

Deleshān rā niz be in khosh kardeand ke har az chand gāhi, Irān kāseye gedāyi rā barmidārad va barāye daryāfte pul dast derāz mikonad va Gharb hām bā sekhāvatmandiye motakabberāneyi ejāze midahad tā dasadi az pule forushe nafte Irān rā be in keshvare falākat zade pardākht konand tā bā ān nāne bokhornamiri be daste mellat bedahand va nagozārand ke in dige jushān favarān konad. Nāmash rā ham gozāshteand siāsate khārejiye eqtedārgerāyāne!

Putin dar pāsokh goft ke az kārhāye sefārate Russiye dar Tehrān tā konun, khorsand ast harchnd ke bāznegariye barkhi az masāel rā montafi namidānad. Injā va ānjā ham kami be kolliguyi pardākht vali saranjām natavānest tāb biāvarad va pāsokhe asli be in porsesh rā bayān kard va ān in ke dar ravābete Russiye va Irān masāel va doshvārihāye gunāguni vojud dārand ke pish az gostareshe ravābete in do keshvar bāyad bartaraf shavand.

Dar vāqe in doshvārihā az zamāne ruye kār āmadane ākhund Hassan Rouhāni be guneyi legām gosikhte gostarde shodeand va dārand hameye javānebe ravābete bā Russiye rā tahte taasire manfiye khod qarār midahand. Dalile asliye ān ham in ast ke ākhund Hassan Rouhāni va vazirake Facebookbāz, Javād Zarif mipendāshtand ke bā fāsele gereftan az Russiye va dom takān dādan dar barābare Gharb, mitavānand dele ānhā rā be dast biāvarand va ānhā rā rāzi konand tā az bāykothāye eqtesādi-siāsieshān bar zedde mellate Irān dast bardārand.

In bedin maani ast ke hokumate konuniye Irān na tanhā siāsathāye jāri dar donyā rā be khubi namishenāsad va be sakhti az darke ān nātavān ast, balke hattā namitavānad az ruydādhāye pirāmune khod ke barkhi az ānhā dar mantaqe va dorost zire biniash dārad rokh midahand, dars begirad va ān rā dar siāsate khārejiye khod dekhālat dahad.

Natijeash in shode ast ke Irān bā khāri va pastiye chendeshāvari, pey dar pey dar barābare khāstehāye gheyre qānuni, zurguyāne va tahqir konandeye keshvarhāye Gharbi kutāh āmade ast.

Tāze, dar barābare ān ham hich emtiāzi daryāft nakarde ast ke changi be del bezanad. Deleshān rā niz be in khosh kardeand ke har az chand gāhi, Irān kāseye gedāyi rā barmidārad va barāye daryāfte pul dast derāz mikonad va Gharb hām bā sekhāvatmandiye motakabberāneyi ejāze midahad tā dasadi az pule forushe nafte Irān rā be in keshvare falākat zade pardākht konand tā bā ān nāne bokhornamiri be daste mellat bedahand va nagozārand ke in dige jushān favarān konad. Nāmash rā ham gozāshteand siāsate khārejiye eqtedārgerāyāne!

Agar Irān poshtibāniye (harchand taq o lq shodeye) Russiye rā az dast bedahad, keshvarhāye Gharbi kāri be sare ān khāhand āvard ke ruzi sad bār ārzuye Suriye va Sumāli rā dāshte bāshad!

Vali in, tāze hameye ān gandkāri va nekbati nist ke hokumate ākhund Hassan Rouhāni va vazirake sarafkande javād Zarif be mellat va keshvare Irān tahmil kardeand. Khatare asli dar rāh ast va dārad ruz be ruz nazdiktar mishavad. Va ān az dast dādane Russiye ast. Agar Irān poshtibāniye (harchand taq o lq shodeye) Russiye rā az dast bedahad, keshvarhāye Gharbi kāri be sare ān khāhand āvard ke ruzi sad bār ārzuye Suriye va Sumāli rā dāshte bāshad!

Shoārhāye tukhāli va gomrāh konandeyi ke in ruzhā az tanure sarde doulat be dar miāyad rā farāmush konid. In gune shoārhā barāye mardome Libi, Suriye, Erāq,… chizi be bār nayāvard ke bekhāhad barāye mā be armaghān biāvarad. Qavānine beynolmelali, Sāzmāne Melal va digar nahādhāye jahāni rā ham be bāde farāmushi besepārid. In nahādhā dar dide sardamdārāne Gharb hattā pashm ham be shomār namiāyand ke bekhāhand zurguyihāye ānhā rā pishgiri konand. Tanhā abzāre moasser va motmaenni ke mitavānad dar barābare ziādekhāhi va zurguyiye Gharb ruyāruyi konad, zur va qodrate nezāmi ast va bass!

Dar mourede Irān in qodrat, tanhā bā ettehād va hamāhangiye siāsi-nezāmi-eqtesādi bā Russiye be dat miāyad. Hich rāhhalle digari ( az jomle nazdiki bā Chin, …) dar kutāhmoddat va beviĵe dar sharāyete konuniye donyā va mantaqe namitavānad in emkān rā barāye Irān farāham sāzad tā betavānad khod rā dar barābare zurguyihāye Gharb bime namāyad va az forupāshiye keshvar ke hadafe asliye Gharb dar chand daheye gozashte bude ast, pishgiri be amal āvarad. Magar ettehāde siāsi, nezāmi va eqtesādi bā Russiye!

Va in dorost hamān emkāni ast ke hokumate bilāqat va nāshāyesteye Hassan Rouhāni dārad gām be gām ān rā nābud mikonad va bā in kār āyandeye Irān rā be khatar miandāzad. In khatar āngāh roushantar mishavad ke daryābim, nābekhradi va biliāqatiye siāsatgozārāne khāejiye Irān, Russiye rā be in andishe andākhte ast tā be jāye Irān, be hamkāri bā Torkiye biandishand.

Peyāmade in taghyir va tahawolāt zamāni padidār khāhand shod ke digar kār az kār gozashte bāshad va barāye mā, Irāniān gheyr az afsus khordan chizi be jā namānde bāshad. Hamān gune ke dar chand daheye gozashte chizi gheyr az afsus be jā namānd!

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!

______________________________

0 comments:

ارسال یک نظر