۱۳۸۹ اردیبهشت ۵, یکشنبه

کتابی در باره ایران زمانی که هشت میلیون جمعیت داشت

 
Persian Portraits; Sketch of Persian History, Literature & Politics 1887
نگاهی به این کتاب و خواندن بخشی کوتاهی از آن دوباره مرا به این اندیشه انداخت که تغییر و تحولاتی که ۳۰۰ سال گذشته در کشورمان روی داده همین جوری و بدون حساب و کتاب نبوده بلکه بخوبی روی آن کار مطالعاتی و کارشناسی انجام گرفته است. هیچ چیز را نمی توان به قضا و قدر نسبت داد. قضا و قدر در دست خود آدمهاست. در زندگی شخصی خود که نگاه کنیم میبینیم هرگاه که خرد را به کار گرفته و تنبلی و ساده انگاری را کنار گذاشته ایم به هدف رسیده ایم، و هر گاه که بجای خرد، احساسات را بکار برده و صوفی مابانه به دنیای پیرامون خود نگریسته ایم، روز به روز پس تر رفته و بازیچه دست این و آن شده ایم. زندگی و سرنوشت ملتها نیز به همین گونه است. نگاه کنید چگونه در سال ۱۸۸۷ شرایط یک کشور را تجزیه و تحلیل می کرده اند. آنها که ۱۲۳ سال پیش چنین روش کار دقیقی داشته اند، در زمان حاضر با این همه سیستم های پیشرفته چکار می کنند؟ آیا آنچه در ایران می گذارد، آن است که می خواهند به ما بباورانند؟ چه کسانی از وجود چنین حکومتهایی بهره می برند؟ زمان آن رسیده است که به خود آییم و سرنوشت خود را، خود به دست بگیریم. نیاکان ما ۲۰۰۰ سال پیش توانستند، ما هم می توانیم. تنها شرط آن بکارگیری خرد و دوری از تنبلی و ساده انگاری است
این کتاب را می توانید از اینجا دریافت کنید

Download



۱۳۸۹ اردیبهشت ۴, شنبه

بیایید نسبت به یکدیگر مهربانتر باشیم

 
آنچه این روزها بیشتر در فضای مجازی به چشم می خورد، تند تر شدن نظرات و دیدگاههای کاربران شبکه های اجتماعی پارسی زبان است که گاهی کار به ناسزا گویی شخصی نیز کشیده می شود. این کار انرژی بسیاری را از دو طرف قضیه می گیرد بدون آنکه بتوانند طرف روبرو را مجاب کنند.
هم میهنان گرامی، سرانجام باید روزی یاد بگیریم که با وجود دیدگاه های گوناگون بتوانیم کنار هم زندگی کنیم. فراموش نکنیم که هیچ رژیمی عمر ابدی ندارد و این شرایط نیز سرانجام تغییر خواهد یافت. فردای آن روز همین مردم (با دیدگاه های گوناگون) هستند که باید کشور را بسازند. اگر از هم اکنون یک فضای دشمنی و کینه توزی بر ما حاکم باشد، در آینده با مشکلات بسیاری روبرو خواهیم بود. پیش از آنکه دیدگاه تند و عصبانی اتان را پست کنید، یک لحظه چهره مخاطب تان را پیش چشم آورده و از خود بپرسید آیا این دیدگاه به هدف نهایی شما که همان روشنگری و آگاه کردن دیگران است کمک می کند یا نه.
بسیاری از کسانی که مخالف دیدگاه شما هستند، حتا آنهایی که از رژیم جمهوری اسلامی دفاع می کنند، به عقایدشان باور دارند. البته هستند مزدورانی نیز که دفاع از رژیم را به عنوان یک کار انجام می دهند و باوری به آن ندارند. با آنها نباید و نمی توانیم سخنی داشته باشیم. ولی دیگر کاربرانی که با صداقت نظرشان را مینویسند، را تنها با سخن ملایم و منطقی می توان وادار به اندیشیدن کرد. تند روی و دشنام شخصی سبب میشود که طرف روبرو حالت تدافعی گرفته و تنها روی پاسخ دادن به شما تمرکز کند. او حتا به دلیل های شما و اینکه این دلایل درست هستند یا نه نخواهد اندیشید. به بیان دیگر همه وقت و انرژیی که روی این کار گذشته بودید بیهوده تلف شده است. بجای آن می توانیم با بکار گیری زبانی ملایم تر طرف روبرو را وادار به اندیشیدن کرده و زودتر به هدفمان برسیم. ضمن اینکه این روش انرژی بسیار کمتری گرفته و سبب می شود که در دراز مدت یک فرهنگ احترام متقابل را در فضای مجازی پارسی زبان پایه گزاری کند.
از اینکه برای بسیجی ها، جوک های جورواجور بسازیم به جایی نخواهیم رسید. تنها ما را از یکدیگر دورتر می کند. درست است که سرکرده های سپاه و بسیج مشتی تازی زاده میهن فروش و بیوطن هستند ولی این به این معنا نیست که همه سپاه و بسیج را از پایین تا بالا زیر پرسش برده و خائن بدانیم. آنها هم فرزندان همین آب و خاک هستند. در آینده آشکار خواهد شد که چه افراد میهن پرستی در این دو سازمان بوده اند و برای خدمت به میهن صلاح را در این دیده بودند که در سپاه یا بسیج خدمت کنند. یک لحظه پیش چشم بیاورید که در تهران زمین لرزه سختی روی داده است... یا به کشور حمله شده است... از کره ماه که نمی آیند ما را کمک کنند. همین ها هستند که باید ملت را یاری کرده و نظم را برقرارسازند. همین ها هستند که باید از کشور دفاع کرده و از تبدیل شدن آن به یک عراق دوم جلوگیری کنند. اگر می خواهیم آنها را از دیدگاه مان آگاه کنیم، باید زبان ملایم و منطقی را به کار بگیریم.
در این گونه موارد بهترین راه برای کنترل احساساتمان، به کار گیری خرد است. بیهوده نیست که فردوسی بزرگ از آغاز تا پایان شاهنامه بارها و بارها به ما اندرز می دهد که برای حل مشکلاتمان به خرد روی آورده و از آن بهره بگیریم.
اهورامزدای پاک ایران زمین را از دشمن، دروغ و خشکسالی نگاه دارد

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲, پنجشنبه

آقای کارتر و شرکا، ما را ز شما خیری نیست، شر مرسان


هم میهنان، این روزها باز زمزمه جنگ و حمله کشور های غربی به ایران شنیده می شود. گویا آنها تصمیم دارند با حمله و بمباران خاک این کشور، ملت آن را نجات دهند!
هم میهنان گرامی، باید این را در مغزمان فرو کنیم که هیچکدام از کشور های بیگانه در اندیشه ما نیستند. آنها تنها و تنها به منافع خودشان می اندیشند.در واقع برای همین هم هست که چنین شرایطی را بر ایران حاکم کرده اند. چون منافع آنها را تامین می کنند. در صورتی که جنگی در بگیرد نه تنها مبارزه مردم در مقابل ستمگران ، گمراه و سرگردان می شود بلکه امکان ایجاد هرج و مرج و تبدیل ایران به عراق دوم نیز افزایش می یابد. و چنین شرایطی، همه چیز ما را به پرسش خواهد گرفت. بنا بر این در این شرایط حساس همه ما باید یکصدا فریاد بزنیم که مخالف جنگ هستیم و با تمام نیرو با متجاوز خواهیم جنگید. همه آنچه که از سی و چند سال گذاشته در ایران رخ داده است برابر با دکترین آقای کارتربوده که ایران را به نابودی کشید و اکنون می خواهد آخرین پرده این نمایش را که تجزیه ایران است نیز پیاده کند. گول سخنان زیبای آنها را نخورید که ما را نجات می دهند. آنها کجا را آزاد کرده اند که ما دومیش باشیم؟ آنها خودشان ما را به این روز انداختند، اکنون از آنها انتظار داریم که ما را نجات دهند؟ البته آنها یک مشکل دارند. یک مشکل بزرگ. این مشکل نه خامنه ای است و نه موسوی. مشکل آنها ملت ایران است که بارها در درازای تاریخ ثابت کرده است که به هنگام تجاوز بیگانگان یکپارچه شده و پوزه دشمن را به خاک مالیده است.
اینجاست که به ایشان باید گفت: آقای کارتر و شرکا، ما را ز شما خیری نیست، شر مرسان.
اهورامزدای پاک ایران زمین را از دشمن، دروغ و خشکسالی نگاه دارد