دریای عمان |
آن بخش از آب که در جنوب ایران و در شمال عمان قرار دارد خلیج (شاخاب) نیست! شاخاب یا همان خلیج به پیشرفتگی آب در خشکی گفته می شود. اگر واژه خلیج را برای دریای عمان به کار ببریم، به این معنی است که پذیرفته ایم این پیشرفتگی آب از گواتر گرفته تا بندر بصره "خلیج عمان" است! و نام شاخاب پارس (خلیج فارس) خودبخود تحت الشعاع نام ساختگی "خلیج عمان" قرار خواهد گرفت و حتی ممکن است با گذر زمان دیگر حتی نامی از شاخاب پارس برده نشود. و این درست همانی است که تازی ها سالهاست بر روی آن کار می کنند و میلیونها دلار هزینه آن کرده اند. بیهوده و بی جهت نیست که به یکباره این نام ساختگی در روزنامه ها و سایتهای عربی و غربی به کار برده می شود.
در ضمن واژه "خلیج" در این بخش از جغرافیا، در هر قالبی هم که به کار گرفته شود، همیشه شاخاب پارس (خلیج فارس) را در ذهن تداعی می کند، حتی اگر این واژه در نامهایی مانند "شورای همکاری خلیج" به کار برده شود. با به کار بردن واژه خلیج برای دریای عمان، این تداعی ناخودآگاه دیگر از میان می رود. و این درست همانی است که تازی ها (عربها) می خواهند. آنها با خود می گویند اکنون که نامگذاری شاخاب پارس به "خلیج ع ر ب ی " راه به جایی نبرد، می توانیم "خلیج عمان" را آزمایش کنیم!
هم میهنان گرامی،
در پشت نام "خلیج عمان" دسیسه تازه تازی ها نهفته است. بهوش باشیم در این دام نیفتیم. از به کار بردن واژه "خلیج" برای دریای عمان خودداری کنیم! دریای عمان و نه خلیج عمان!
اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!
_____________________________
____________________________________________________
Daryāye Omān va na Khalije Omān!
Daryāye Omān |
Ān bakhsh az āb ke dar jonube Irān va shemāle Omān qarār dārad , khalij (shākhāb) nist! Shākhāb yā hamān khalij be pishraftegiye āb dar khoshki gofte mishavad. Agar vāĵeye khalij rā barāye Daryāye Omān be kār bebarim, be in maani ast ke pazirofteim in pishraftegiye āb az Govātr gerefte tā Bandare Basre “Khalije Omān” ast! Va nāme Shākhābe Pārs (Khalije Fārs) khodbekhod tatoshoāye nāme sākhtegiye “Khalije Omān” qarār khāhad gereft va hattā momken ast bā gozare zamān digar hattā nāmi az Shākhābe Pārs borde nashavad. Va in dorost hamāni ast ke Tāzihā sālhāst bar ruye ān kār mikonand va milionhā dolār hazineye ān kardeand. Bihude va bijahat nist ke bh yekbāre in nāme sākhtegi dar ruznāmehā va sāythāye Arabi va Gharbi be kār borde mishavad.
Dar zemn vāĵeye “khalij” dar in bakhsh az joghrāfiā, dar har qālebi ham ke be kār gerefte shavad, hamishe “Shākhābe Pārs” rā dar zehn tadāyi mikonad, hattā agar in vāĵe dar nāmhāyi mānande “Shourāye Hamkāriye Khalij” be kār borde shavad. Bā be kār bordane vāĵeye khalij barāye Daryāye Omān, in tadāyiye nākhodāgāh digar az miān miravad. Va in dorost hamāni ast ke tāzihā (Arabhā) mikhāhand. Ānhā bā khod miguyand aknun ke nāmgozāriye Shākhābe Pārs be “Khalije A r a b i” rāh be jāyi nabord, mitavānim “Khalije Omān” rā āzmāyesh konim!
Hammihanāne gerāmi,
Dar poshte “Khalije Omān” dasiseye tāzeye Tāzihā nohofte ast. Behush bāshim dar iun dām nayoftim! Az be kār bordane vāĵeye “khalij” barāye Daryaye Omān khoddāri konim! Daryāye Omān va na Khalije Omān!
Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!
____________________________________