این نوینسنده که در محافل سیاسی آمریکا جدی گرفته می شود، به هواداری از اسرائیل و گروههای تندرو در این کشور مشهور است. او در مورد خاور میانه نیز صاحب نظر است و مورد مشورت گروههای سیاسی در آمریکا قرار می گیرد.
چیزی که او را نسبت به همکارانش برجسته تر می سازد، شناخت گسترده او نسبت به کشورهای منطقه و بویژه ایران است. چند سال پیش در گفتگو با یک خبرنگار هلندی، می گفت که ایرانیها اوباما را بارها بهتر از رقبای جمهوریخواهش می دانند و داشت برای این خبرنگار توضیح می داد که ایرانیها واژه اوباما را "او با ما" تعبیر می کنند که در زبان پارسی به معنی "او با ما است" می باشد. این نشان دهنده دقت و شناخت عملی و گسترده این نویسنده نسبت به ایران و مسائل آن می باشد.
نوشته امروز فریدمن که جای ژرف اندیشی بسیار دارد، بیش از هر چیز نشان دهنده این است که بر خلاف آنچه که آخوندها در تهران می پندارند، آمریکایی ها با آگاهی کامل، گام در این راه نهاده اند و به خوبی می دانند چه می کنند و خواهان رسیدن به چه هدفی هستند.
تنها راه برون رفت از شرایط کنونی، چنگ زدن به اندیشه های ملی و میهن پرستانه است. ولی این چیزی است که آخوندها بارها ثابت کرده اند که نه توانایی پیاده کردن آن را دارند و نه تمایلی به درک آن! |
در جایی از نوشته، سخن از "کشور ورشکسته" به میان می آید و پیش بینی می شود که اگر گفتگوها به نتیجه نرسند، بایکوت ها سخت تر شده و سرانجام ایران را به یک کشور ورشکسته تبدیل خواهد کرد. یعنی چیزی شبیه به عراق و سومالی!
در جایی دیگر، از نسل جوان ایران یا آن گونه که فریدمن می نویسد "ایرانیهای زیر سی سال که حدود شصت درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهند"، به عنوان اهرم فشار یاد می شود. به بیان دیگر نسل جوان این کشور که در واقع می باید به عنوان یک امتیاز و برگ برنده به کار گرفته شود، در اثر نابکاری و بی لیاقتی آخوندها، به یک نقطه ضعف و پارامتر منفی تبدیل شده اند.
در کشورهای پیشرفته، بویژه در اروپا که با مشکل پیری جامعه روبرو هستند، به نسل جوان به چشم یک سرمایه گرانبها و هدیه آسمانی نگاه می کنند. ولی در ایران کنونی، بدلیل بی لیاقتی آخوندها و پافشاری آنان در پیاده کردن زورکی قوانین اسلامی، همین هدیه آسمانی، دارد به بلای آسمانی تبدیل می شود.
هنر نداشته آخوندها در کشورداری، فرصت های طلایی این کشور را تبدیل به به تهدیدهای خطرناکی کرده است که می تواند مورد استفاده رقیبان و دشمنان این سرزمین قرار گیرد.
شرایط کنونی بسیار حساس است! آینده ایران می تواند به سمت بسیار بدی برود. برخلاف خوشبینی های موجود، شرایط کنونی می تواند به بن بست رسیده و ایران را به روز عراق و سومالی بیاندازد.
تنها راه برون رفت از شرایط کنونی نیز، چنگ زدن به اندیشه های ملی و میهن پرستانه است. ولی این چیزی است که آخوندها بارها ثابت کرده اند که نه توانایی پیاده کردن آن را دارند و نه تمایلی به درک آن!
آیا شرایط حساس کنونی می تواند آخوندها را، این بار از خواب بیدار کند؟
اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!
________________________
____________________________________________________
Hassan dar Manhattan
In nevisande ke dar mahāfele siāsiye Āmrikā jeddi gerefte mishavad, be havādāri az Esrāil va goruhhāye tondrou dar in keshvar mashhur ast. U dar mourede Khāvare Miāne niz sāhebe nazar ast va mourede mashvarate goruhhāye siāsi dar Āmrikā qarār migirad.
Chizi ke u rā nesbat be hamkārānash barjastetar misāzad, shenākhte gostardeye u nesbat be keshvarhāye mantaqe va beviĵe Irān ast. Chand sāle pish dar goftogu bā yek khabarnegāre Holandi, migoft ke Irānihā Obama rā bārhā behtar az roqabāye jomhurikhāhash midānand va dāsht barāye in khabarnegār touzih midād ke Irānihā vāĵeye Obama rā “U bā mā” taabir mikonand ke dar zabāne Pārsi be maaniye “u bā mā ast” mibāshad. In neshān dahandeye deqqat va shenākhte amali va gostardeye in nevisande be Irān va masāele ān mibāshad.
Neveshteye emruze Friedman ke jāye ĵarfandishiye besyār dārad, bish az har chiz neshān dahndeye in ast ke barkhalāfe ānche ke ākhundhā dar Tehrān mipendārand, Āmrikāyihā bā āgāhiye kāmel gām dar in rāh nahādeand va be khubi midānand che mikonand va khāhāne residan be che hadafi hastand.
Tanhā rāhe borunraft az sharāyete konuni, chang zadan be andishehāye melli va mihanparastāne ast. Vali in chizi ast ke ākhundhā bārhā sābet kardeand ke na tavānāyiye piāde kardane ān rā dārand va na tamāyoli be darke ān! |
Dar jāyi az neveshte sokhan az “keshvare varshekaste” be miān miāyad va pishbini mishavad ke agar goftoguhā be natije naresand, bāykothā sakhttar shode va saranjām irān rā be yek keshvare varshekaste tabdil khāhad kard. Yaani chizi shabih be Erāq va Sumāli!
Dar jayi digar az nasle javāne Irān, yā ān gune ke Frieman minevisad “Irānihāye zire si sāl ke hodude shast darsade jamiyate Irān rā tashkil midahand”, bo onvāne ahhrome feshār yād mishavad. Be bayāne digar nasle javāne in keshvar ke dar vāqe mibāyad be onvāne yek emtiāz va barge barande be kār gerefte shavad, dar asare nābekāri va biliāqatiye ākhundhā be yek noqteye zaaf va pārāmatre manfi tabdil shodeand.
Dar keshvarhāe pishrafte, beviĵe dar Urupā ke bā moshkele piriye jāmee ruberu hastand, be nasle javān be chashme yek sarmāyeye gerānbahā va hediyeye āsmāni negāh mikonand. Vali dar Irāne konuni be dalile biliāqatiye ākhundhā va pāfeshāriye ānān dar piāde kardane zurakiye qavānine Eslāmi, hamin hediyeye āsmāni, dārad be balāye āsmāni tabdil mishavad.
Honare nadāshteye ākhundhā dar keshvardāri, forsathāye talāyiye in keshvar rā tabdil be tahdidhāyi karde ast ke mitavānad moured estefādeye raqibān va doshmanāne in sarzamin qarār girad.
Saharāyete konuni besyār hassās ast! Āyandeye Irān mitavānad be samte badi beravad. Barkhalāfe khoshbinihāye moujud, sharāyete konuni itavānad be bonbast reside va Irān rā be ruze Erāq va Sumāli biandāzad.
Tanhā rāhe borunraft az sharāyete konuni, chang zadan be andishehāye melli va mihanparastāne ast. Vali in chizi ast ke ākhundhā bārhā sābet kardeand ke na tavānāyiye piāde kardane ān rā dārand va na tamāyoli be darke ān!
Āyā sharāyete hassāse konuni mitavānad ākhundhā rā, in bār az khāb bidār konad?
Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!
________________________